بریده‌ای از کتاب همنوا با مرغ سحر: زندگی و شعر علی اکبر دهخدا اثر بلقیس سلیمانی

! Se Mo Ha !

! Se Mo Ha !

1403/9/10

بریدۀ کتاب

صفحۀ 356

هنوزم ز خُردی به خاطر در است که در لانه‌ی ماکیان بُرده دست به منقارم آن‌سان به سختی گزید که اشکم، چو خون از رگ، آن‌دم جهید پدر خنده بر گریه‌ام زد که: "هان! وطن‌داری آموز از ماکیان"

هنوزم ز خُردی به خاطر در است که در لانه‌ی ماکیان بُرده دست به منقارم آن‌سان به سختی گزید که اشکم، چو خون از رگ، آن‌دم جهید پدر خنده بر گریه‌ام زد که: "هان! وطن‌داری آموز از ماکیان"

15

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.