بریدهای از کتاب حکایت حال: گفتگو با احمد محمود اثر لیلی گلستان
1403/8/17
صفحۀ 42
حکایت حال کتاب دوم باز مجموعه داستانی بود به نام دریا هنوز آرام است. این را گوتنبرگ چاپ کرد خیلی هم چاپ کرد. آن روزگار، یعنی سال سی و نه، سه هزار نسخه خیلی بود و روی دستش ماند! بعدها مهری درست کرد به نام مهر جایزه کتاب را کشمنی می فروخت - کیلویی هر کس یک کیلو کتاب میخرید مهر را میزد روی کتاب دریا هنوز آرام است و به عنوان جایزه آن را می داد به خریدار! یعنی بابت هر کیلو کتاب یک دریا هنوز آرام است جایزه سومین کتابم بیهودگی بود یکی از دوستانم که در اهواز صاحب چاپخانه بود آن را در پانصد نسخه چاپ کرد؛ و یکی از کتابفروشی های اهواز یکجا خریدش نه که خریدش فروختیمش با سفته یکساله به هشتصد تومان تعدادی هم فروخت. بیست تایی هم برای امیر کبیر فرستاد. اما کتابها با یادداشتی برگشت که دیگر برای ما کتابهای متفرقه نفرستید. این سرنوشت سه کتاب اول که از میدان بیرونم نکرد. به نوشتن علاقمند بودم یا شاید میشود گفت عاشق بودم. #بریدهکتاب "حکایتحال" گفتوگوی لیلیگلستان با احمد محمود. @beerrke
حکایت حال کتاب دوم باز مجموعه داستانی بود به نام دریا هنوز آرام است. این را گوتنبرگ چاپ کرد خیلی هم چاپ کرد. آن روزگار، یعنی سال سی و نه، سه هزار نسخه خیلی بود و روی دستش ماند! بعدها مهری درست کرد به نام مهر جایزه کتاب را کشمنی می فروخت - کیلویی هر کس یک کیلو کتاب میخرید مهر را میزد روی کتاب دریا هنوز آرام است و به عنوان جایزه آن را می داد به خریدار! یعنی بابت هر کیلو کتاب یک دریا هنوز آرام است جایزه سومین کتابم بیهودگی بود یکی از دوستانم که در اهواز صاحب چاپخانه بود آن را در پانصد نسخه چاپ کرد؛ و یکی از کتابفروشی های اهواز یکجا خریدش نه که خریدش فروختیمش با سفته یکساله به هشتصد تومان تعدادی هم فروخت. بیست تایی هم برای امیر کبیر فرستاد. اما کتابها با یادداشتی برگشت که دیگر برای ما کتابهای متفرقه نفرستید. این سرنوشت سه کتاب اول که از میدان بیرونم نکرد. به نوشتن علاقمند بودم یا شاید میشود گفت عاشق بودم. #بریدهکتاب "حکایتحال" گفتوگوی لیلیگلستان با احمد محمود. @beerrke
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.