بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 272

الکس هیوارد، فرزند سفیر کانادا در تهران است. یکی از بچه های محله ی جوادیه به نام سیاوش که زبان اینگلیسی اش خوب است ،به او زبان فارسی یاد می دهد. الکس ماجرایی دوره مسابقات فوتبال در جوادیه را از زبان سیاوش می شنود و یک تیم از بچه های کانادایی را برای شرکت دراین مسابقات معرفی می کند اما کار به همین جا خطم نمی شود. تیم هایی از کشور های دیگر هم از راه می رسند اسپانیا، ایتالیا، ژاپن،چین،سوئیس، آرژانتین،برزیل و... عرب های کوچه مروی و نوجوان های کارگر افغانستانی هم تیم معرفی می کنند.به تدریج یک جام جهانی کوچک با حضور نوجوانان کشور های مختلف درجوادیه برپا می شود...

الکس هیوارد، فرزند سفیر کانادا در تهران است. یکی از بچه های محله ی جوادیه به نام سیاوش که زبان اینگلیسی اش خوب است ،به او زبان فارسی یاد می دهد. الکس ماجرایی دوره مسابقات فوتبال در جوادیه را از زبان سیاوش می شنود و یک تیم از بچه های کانادایی را برای شرکت دراین مسابقات معرفی می کند اما کار به همین جا خطم نمی شود. تیم هایی از کشور های دیگر هم از راه می رسند اسپانیا، ایتالیا، ژاپن،چین،سوئیس، آرژانتین،برزیل و... عرب های کوچه مروی و نوجوان های کارگر افغانستانی هم تیم معرفی می کنند.به تدریج یک جام جهانی کوچک با حضور نوجوانان کشور های مختلف درجوادیه برپا می شود...

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.