بریدۀ کتاب

دوربرگردان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 267

سید رضا همچنان به گوشی نگاه می‌کرد که جای دست خونی رسول روی صفحه‌اش بود و گفت « وقتی گوشی آقا رسول رو توی درمانگاه تحویل گرفتم، دیدم هنوز دعای عهد روی صفحه‌ش بازه و رسول موقع حمله داعشی‌ها این رو می‌خونده « اللهم ان حال بینی و بینه الموت...»

سید رضا همچنان به گوشی نگاه می‌کرد که جای دست خونی رسول روی صفحه‌اش بود و گفت « وقتی گوشی آقا رسول رو توی درمانگاه تحویل گرفتم، دیدم هنوز دعای عهد روی صفحه‌ش بازه و رسول موقع حمله داعشی‌ها این رو می‌خونده « اللهم ان حال بینی و بینه الموت...»

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.