بریدۀ کتاب
مردی آمد پیش امام حسین و گفت:آدم گناهکاری هستم و نمیتوانم خودم را از گناه حفظ کنم، نصیحتم کن! امام گفت:پنج کار را انجام بده، بعد هر گناهی خواستی بکن. اول: روزی خدا را نخور و هر گناهی خواستی بکن. دوم: از ولایت خدا بیرون برو و هر گناهی خواستی بکن. سوم: جایی را پیدا کن که خدا نبیندت و هر گناهی خواستی بکن. چهارم: وقتی ملکالموت آمد بمیراندت، ردش کن و هر گناهی خواستی بکن. پنجم: هر وقت خواستند تو را در آتش جهنم بیدازند داخل نشو و هر گناهی خواستی بکن. مرد سرش را پایین انداخت.
مردی آمد پیش امام حسین و گفت:آدم گناهکاری هستم و نمیتوانم خودم را از گناه حفظ کنم، نصیحتم کن! امام گفت:پنج کار را انجام بده، بعد هر گناهی خواستی بکن. اول: روزی خدا را نخور و هر گناهی خواستی بکن. دوم: از ولایت خدا بیرون برو و هر گناهی خواستی بکن. سوم: جایی را پیدا کن که خدا نبیندت و هر گناهی خواستی بکن. چهارم: وقتی ملکالموت آمد بمیراندت، ردش کن و هر گناهی خواستی بکن. پنجم: هر وقت خواستند تو را در آتش جهنم بیدازند داخل نشو و هر گناهی خواستی بکن. مرد سرش را پایین انداخت.
1
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.