بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 120

کجاوه امام به راه افتاد و همه فکر کردند سخنشان تمام شده است. امّا امام سر مبارکش را دوباره از کجاوه بیرون آورد و فرمود: «اما آن شروطی دارد و من یکی از شرط های آن هستم.»

کجاوه امام به راه افتاد و همه فکر کردند سخنشان تمام شده است. امّا امام سر مبارکش را دوباره از کجاوه بیرون آورد و فرمود: «اما آن شروطی دارد و من یکی از شرط های آن هستم.»

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.