بریدۀ کتاب

امسال قبول می شویم: روایتی از زندگی عفت نجیب ضیاء
بریدۀ کتاب

صفحۀ 89

بشر همیشه بین شک و یقین سرگردان است. من هم آنقدر پاک نبودم که خداوند آن طرف دیوار را به من نشان بدهد. برای امثال من شاید لحظه‌ای پیش بیاید که بعضی چیزها را حس کنیم. تا آن موقع فکر می‌کردم حجاب کاملا از نماز و روزه جدا و مسئله‌ای دل‌بخواهی است و شیخ‌ها هم از خودشان درآورده اند که باید حجاب داشته باشید... قرآنی باترجمه پیدا کردم و یک راست رفتم سراغ سوره نور. آیات را یکی یکی می‌خواندم تا برسم به آن آیه‌ای که درباره‌ی حجاب بود... رسیدم به آن آیه، تنم یخ کرده بود. اشک می‌ریختم و آیات قرآن را می‌خواندم.

بشر همیشه بین شک و یقین سرگردان است. من هم آنقدر پاک نبودم که خداوند آن طرف دیوار را به من نشان بدهد. برای امثال من شاید لحظه‌ای پیش بیاید که بعضی چیزها را حس کنیم. تا آن موقع فکر می‌کردم حجاب کاملا از نماز و روزه جدا و مسئله‌ای دل‌بخواهی است و شیخ‌ها هم از خودشان درآورده اند که باید حجاب داشته باشید... قرآنی باترجمه پیدا کردم و یک راست رفتم سراغ سوره نور. آیات را یکی یکی می‌خواندم تا برسم به آن آیه‌ای که درباره‌ی حجاب بود... رسیدم به آن آیه، تنم یخ کرده بود. اشک می‌ریختم و آیات قرآن را می‌خواندم.

22

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.