بریده‌ای از کتاب مردی بالای صلیب اثر میکا والتاری

آرشیدا

آرشیدا

1403/8/20

بریدۀ کتاب

صفحۀ 3

حقیقت آن است که وقتی من آن نامه را می نوشتم ،اختیار عقل نداشتم و نمی دانستم چقدر تو را دوست دارم . در موقع نوشتن آن نامه ، از روی غرور ، به خود می گفتم (( ای مرد !تو اینک سی ساله هستی و یک مرد سی ساله نباید مثل پسرانی که تازه به بلوغ می رسند ؛در مقابل عشق ناتوان باشد )) و غافل از این بودم که با عشق نمی توان زورآزمایی کرد .

حقیقت آن است که وقتی من آن نامه را می نوشتم ،اختیار عقل نداشتم و نمی دانستم چقدر تو را دوست دارم . در موقع نوشتن آن نامه ، از روی غرور ، به خود می گفتم (( ای مرد !تو اینک سی ساله هستی و یک مرد سی ساله نباید مثل پسرانی که تازه به بلوغ می رسند ؛در مقابل عشق ناتوان باشد )) و غافل از این بودم که با عشق نمی توان زورآزمایی کرد .

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.