بریده‌ای از کتاب خاطرات ایران: خاطرات ایران ترابی اثر اکرم السادات حسینی

خاطرات ایران: خاطرات ایران ترابی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 399

این طور که برخورد کردند مدارک را پاره کردم و ریختم جلویشان و گفتم :« فکر نکنید دنبال چیزی هستم. کاری را که کرده ام برای رضای خدا بوده و آن را با دنیا عوض نمیکنم. دنیا مال شما ، هر چه در بنیاد هست مال شما.»

این طور که برخورد کردند مدارک را پاره کردم و ریختم جلویشان و گفتم :« فکر نکنید دنبال چیزی هستم. کاری را که کرده ام برای رضای خدا بوده و آن را با دنیا عوض نمیکنم. دنیا مال شما ، هر چه در بنیاد هست مال شما.»

17

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.