بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 349

فشار فشردگی تن و روح بیرون شدن چیزی از تن ذره، ذره، درد، دردی بیرون از توان مردی به نیرو حتی چنان محمد. درد واپسین دم زندگی: مرگ. بیرون رفتن کند و کشنده جان از تن. پس لرزش..... ورود موج‌هایی نرم در بدن شستشوی روح در مایعی لطیف از جنس نور گویی زایشی دوباره زندگانی نو دیگر شدن جنس جان........ پس صدایی به لطافت باران و خوشنوایی جویباران از او برخاست: ای محمد محمد با لرزه ای اشکار گفت: بله؟ بخوان چرا بخوانم؟ نام خدایت را چگونه؟ بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، محمد همنوا با موجود اسمانی خواندن اغازید: ادمی را از لخته ای خون افرید، بخوان و پروردگار تو ارجمند ترین است، همو که به وسیله قلم اموزش داد، و ادمی را انچه نمی دانست اموخت. سوره علق

فشار فشردگی تن و روح بیرون شدن چیزی از تن ذره، ذره، درد، دردی بیرون از توان مردی به نیرو حتی چنان محمد. درد واپسین دم زندگی: مرگ. بیرون رفتن کند و کشنده جان از تن. پس لرزش..... ورود موج‌هایی نرم در بدن شستشوی روح در مایعی لطیف از جنس نور گویی زایشی دوباره زندگانی نو دیگر شدن جنس جان........ پس صدایی به لطافت باران و خوشنوایی جویباران از او برخاست: ای محمد محمد با لرزه ای اشکار گفت: بله؟ بخوان چرا بخوانم؟ نام خدایت را چگونه؟ بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، محمد همنوا با موجود اسمانی خواندن اغازید: ادمی را از لخته ای خون افرید، بخوان و پروردگار تو ارجمند ترین است، همو که به وسیله قلم اموزش داد، و ادمی را انچه نمی دانست اموخت. سوره علق

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.