بریدۀ کتاب
1403/3/15
4.7
6
صفحۀ 46
گفتم:《حاجت بزرگی داشتم از امام غایبمان. تمام شب صدایش کردم، اما نیامد.》بغض گلویم را گرفت. با صدای پرطنین گفت:《اگر او را بشناسی، میدانی که هیچ حاجتخواهی نیست که از دل او را طلب کند و او نیاید.》
گفتم:《حاجت بزرگی داشتم از امام غایبمان. تمام شب صدایش کردم، اما نیامد.》بغض گلویم را گرفت. با صدای پرطنین گفت:《اگر او را بشناسی، میدانی که هیچ حاجتخواهی نیست که از دل او را طلب کند و او نیاید.》
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.