بریده‌ای از کتاب کشش ها اثر دیدیه ون کولارت

سپینا

سپینا

2 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

از یاد برده بودم سرمستی نوشتن را در سکوت و آکندن آپارتمان خالی را با واژه‌ها، و اجازه دادن به گذشته تا بار دیگه با گسستن تار و پود واقعیت، قدم در حال بگذارد و حوادث را به دلخواه من و به سلیقه‌ی من ببافد.

از یاد برده بودم سرمستی نوشتن را در سکوت و آکندن آپارتمان خالی را با واژه‌ها، و اجازه دادن به گذشته تا بار دیگه با گسستن تار و پود واقعیت، قدم در حال بگذارد و حوادث را به دلخواه من و به سلیقه‌ی من ببافد.

125

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.