بریدۀ کتاب

 تاوان عاشقی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 51

می دانستم دیوانگی است،حماقت محض. مثل قمار بازی که همه دار و ندارش را ریخته روی دایره؛ اما دلم گیر بود،دوستش داشتم؛ نمیدانم چرا!

می دانستم دیوانگی است،حماقت محض. مثل قمار بازی که همه دار و ندارش را ریخته روی دایره؛ اما دلم گیر بود،دوستش داشتم؛ نمیدانم چرا!

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.