بریده‌ای از کتاب دختر آن سوی آینه اثر الیستا آقایی

طهورا>>

طهورا>>

1403/4/31

بریدۀ کتاب

صفحۀ 312

ابن جوهره دنیای ما بود. جنایتکاران قدرتمند، دنیای انسان های ضعیف و کوچک‌تر را به آتش می‌کشیدند و با بی تفاوتی به مسیر رو به اوجشان ادامه می‌دادند. دود سیاهی که تنها مدرک باقی مانده از جنایت آن ها بود هم کم کم در آسمان پخش و سپس محو می‌شد و انسان های دیگر با سرفه های خشک، آن را از ریه هایشان می‌زدودند. اگر کسی تلاش می کرد به مبارزه برخیزد، یا در آتش می‌سوخت یا با دود جمع شده در ریه هایش خفه میشد.

ابن جوهره دنیای ما بود. جنایتکاران قدرتمند، دنیای انسان های ضعیف و کوچک‌تر را به آتش می‌کشیدند و با بی تفاوتی به مسیر رو به اوجشان ادامه می‌دادند. دود سیاهی که تنها مدرک باقی مانده از جنایت آن ها بود هم کم کم در آسمان پخش و سپس محو می‌شد و انسان های دیگر با سرفه های خشک، آن را از ریه هایشان می‌زدودند. اگر کسی تلاش می کرد به مبارزه برخیزد، یا در آتش می‌سوخت یا با دود جمع شده در ریه هایش خفه میشد.

48

23

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.