بریده‌ای از کتاب جزیره گنج اثر رابرت لوئیس استیونسون

جزیره گنج
بریدۀ کتاب

صفحۀ 69

پس از مدتی هندز باز هم نوشابه خواست حس کردم که می‌خواهد دوباره به کابین برگردم اما نمی‌دانستم چرا با سر و صدای زیاد به کابین رفتم ما پابرهنه و بی‌ سر و صدا برگشتم تا ببینم چه می‌کند او خودش را سینه خیز به چاقویی بلند که بین طناب‌ها افتاده بود رساند و خون‌های روی آن را پاک و با عجله در کتش جاسازی کرد سپس کشانکشان سر جای اول خود برگشت

پس از مدتی هندز باز هم نوشابه خواست حس کردم که می‌خواهد دوباره به کابین برگردم اما نمی‌دانستم چرا با سر و صدای زیاد به کابین رفتم ما پابرهنه و بی‌ سر و صدا برگشتم تا ببینم چه می‌کند او خودش را سینه خیز به چاقویی بلند که بین طناب‌ها افتاده بود رساند و خون‌های روی آن را پاک و با عجله در کتش جاسازی کرد سپس کشانکشان سر جای اول خود برگشت

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.