بریدۀ کتاب
1403/8/3
صفحۀ 32
چو عمر از سی گذشت یا خود از بیست نمیشاید دگر چون غافلان زیست نشاط عمر باشد تا چهل سال چهل ساله فرو ریزد پر و بال پس از پنجه نباشد تندرستی بصر کندی پذیرد پای سستی چو شصت آمد نشست آمد پدیدار چو هفتاد آمد افتاد آلت از کار به هشتاد و نود چون در رسیدی بسا سختی که از گیتی کشیدی و آنجا گر به صد منزل رسانی بود مرگی به صورت زندگانی اگر صد سال مانی، ور یکی روز بباید رفت ازین کاخ دل افروز پس آن بهتر که خود را شاد داری در آن شادی خدا را یاد داری
چو عمر از سی گذشت یا خود از بیست نمیشاید دگر چون غافلان زیست نشاط عمر باشد تا چهل سال چهل ساله فرو ریزد پر و بال پس از پنجه نباشد تندرستی بصر کندی پذیرد پای سستی چو شصت آمد نشست آمد پدیدار چو هفتاد آمد افتاد آلت از کار به هشتاد و نود چون در رسیدی بسا سختی که از گیتی کشیدی و آنجا گر به صد منزل رسانی بود مرگی به صورت زندگانی اگر صد سال مانی، ور یکی روز بباید رفت ازین کاخ دل افروز پس آن بهتر که خود را شاد داری در آن شادی خدا را یاد داری
نظرات
1403/8/4
نه منظورش اینه دیگه توی چهل سالگی عقل آدم کامل میشه و نمیشه مث قبل از چهل سالگی، اسکل مسکل بود🤣 @Sani.Gharaeian
2
محمدپور
1403/8/4
2