بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 111

از آشنایی‌ام با الینگتون فینت زمان زیادی نمی‌گذشت و نمی‌شد گفت که با هم دوستیم. هردو به خاطر پیغام‌های مرموزی سر از لکه‌ی‌دریاکنار درآورده بودیم. هردو یک مجسمه را دزدیده بودیم و هردو به دنبال یک تبهکار می‌گشتیم. حالا هم معمای کلئو نایت ما را دوباره سر راه هم گذاشته بود. ولی نه دیو وزوزو، همان مجسمه‌ی افسانه‌ای لکه‌ی‌دریاکنار، نه هنگفایر که پدر الینگتون را زندانی کرده بود و نه حتی گم‌شدن شیمیدانی برجسته، هیچ‌کدام نمی‌توانست ما را دوست یکدیگر کند. ما بیشتر شبیه تکه‌های پازلی بودیم که هر کدام بخشی از یک تصویر بزرگ را کامل می‌کردیم. هرجا بروید آدم‌هایی از این دست را می‌بینید. آن‌ها هم بخشی از همان معمای شما هستند، اما معلوم نیست که کی و چطور کنار هم می‌نشینید. دنیا یک پازل است و ما نمی‌توانیم به‌تنهایی کاملش کنیم.

از آشنایی‌ام با الینگتون فینت زمان زیادی نمی‌گذشت و نمی‌شد گفت که با هم دوستیم. هردو به خاطر پیغام‌های مرموزی سر از لکه‌ی‌دریاکنار درآورده بودیم. هردو یک مجسمه را دزدیده بودیم و هردو به دنبال یک تبهکار می‌گشتیم. حالا هم معمای کلئو نایت ما را دوباره سر راه هم گذاشته بود. ولی نه دیو وزوزو، همان مجسمه‌ی افسانه‌ای لکه‌ی‌دریاکنار، نه هنگفایر که پدر الینگتون را زندانی کرده بود و نه حتی گم‌شدن شیمیدانی برجسته، هیچ‌کدام نمی‌توانست ما را دوست یکدیگر کند. ما بیشتر شبیه تکه‌های پازلی بودیم که هر کدام بخشی از یک تصویر بزرگ را کامل می‌کردیم. هرجا بروید آدم‌هایی از این دست را می‌بینید. آن‌ها هم بخشی از همان معمای شما هستند، اما معلوم نیست که کی و چطور کنار هم می‌نشینید. دنیا یک پازل است و ما نمی‌توانیم به‌تنهایی کاملش کنیم.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.