بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

بریدۀ کتاب

شیما

1402/04/07

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

از تو ، چنان رنجی به من رسیده که هرگز انتظارش را از هیچ جنبنده‌ای نداشتم . حتی امروز، فکرت در ذهنم با رنج آمیخته است . اما با تمام این مرارت‌ها ، صورتت برای من هنوز خوشبختی‌ست؛ خودِ زندگی‌ست . هیچ کاری نمی‌توانم بکنم ، هیچ کاری نکرده‌ام که از این عشق رها شوم که از درون تهی‌ام کرده، پیش از این‌که تا ته قلبم را لبریز کند.

از تو ، چنان رنجی به من رسیده که هرگز انتظارش را از هیچ جنبنده‌ای نداشتم . حتی امروز، فکرت در ذهنم با رنج آمیخته است . اما با تمام این مرارت‌ها ، صورتت برای من هنوز خوشبختی‌ست؛ خودِ زندگی‌ست . هیچ کاری نمی‌توانم بکنم ، هیچ کاری نکرده‌ام که از این عشق رها شوم که از درون تهی‌ام کرده، پیش از این‌که تا ته قلبم را لبریز کند.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.