بریدۀ کتاب
1403/5/8
صفحۀ 462
آه، مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من، کجایی؟ مشتاق دیدارت هستم...؛ وقتی بوسهی انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند. چقدر این لحظه را دوست دارم! آه... چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم! در راه عشق جان دادن، خیلی زیباست! خدایا، ۳۰ سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه، با تمام رقبای عشق در افتادهام؛ زخمها برداشتهام؛ واسطهها فرستادهام. چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم!
آه، مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من، کجایی؟ مشتاق دیدارت هستم...؛ وقتی بوسهی انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند. چقدر این لحظه را دوست دارم! آه... چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم! در راه عشق جان دادن، خیلی زیباست! خدایا، ۳۰ سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه، با تمام رقبای عشق در افتادهام؛ زخمها برداشتهام؛ واسطهها فرستادهام. چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم!
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.