بریدۀ کتاب
1402/11/29
4.0
80
صفحۀ 89
تا خودِ مرز حرفِ آخرِ سوسو سوزاندم! مغزم آن را هزاربار تکرار کرد (( دلم میگوید دیگر برنمیگردی!)) راستی راستی اگر پایم را از مرز میگذاشتم بیرون، پشت گوشم را میدیدم خاک فلسطین را هم میتوانستم ببینم!
تا خودِ مرز حرفِ آخرِ سوسو سوزاندم! مغزم آن را هزاربار تکرار کرد (( دلم میگوید دیگر برنمیگردی!)) راستی راستی اگر پایم را از مرز میگذاشتم بیرون، پشت گوشم را میدیدم خاک فلسطین را هم میتوانستم ببینم!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.