بریده‌ای از کتاب آقای ایرانشهر؛ سفرنامه ی یک تبعید اثر رحیم مخدومی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 167

ارواح بزرگ، اجسام علیل را احیاء می‌کند و به حرکت وامیدارد. این خلاف آمدِ عادت دیدنی است. در خلاف آمدِ عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم این پنجره در دل یک انقلاب "خلاف آمدِ عادت" گشوده شده است؛ انقلابی که رهبرش هفتادوپنج ساله باشد، اولین و بزرگترين خلاف آمدِ عادت است. انقلاب مخصوص جوانها است، نه پا به سن گذاشته‌ها. انقلاب حال و حوصله میخواهد. هیجان و احساسات میخواهد. این چه انقلابی است که همه‌ی معادلات اهل عادت را به هم ریخته است؟ اصلا ذهن همه‌ی تحلیلگرها قفل شده.

ارواح بزرگ، اجسام علیل را احیاء می‌کند و به حرکت وامیدارد. این خلاف آمدِ عادت دیدنی است. در خلاف آمدِ عادت بطلب کام که من کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم این پنجره در دل یک انقلاب "خلاف آمدِ عادت" گشوده شده است؛ انقلابی که رهبرش هفتادوپنج ساله باشد، اولین و بزرگترين خلاف آمدِ عادت است. انقلاب مخصوص جوانها است، نه پا به سن گذاشته‌ها. انقلاب حال و حوصله میخواهد. هیجان و احساسات میخواهد. این چه انقلابی است که همه‌ی معادلات اهل عادت را به هم ریخته است؟ اصلا ذهن همه‌ی تحلیلگرها قفل شده.

6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.