بریدهای از کتاب داستان من اثر مریلین مونرو
1403/11/21
صفحۀ 150
میدانستم متعلق به مردم و متعلق به همهی دنیا هستم؛ نه به این خاطر که زیبا بودم یا استعداد داشتم، بلکه به خاطر اینکه اصلاً به هیچکس و هیچچیز تعلقی نداشتم. مردم تنها خانوادهی من، تنها شاهزادهی سوار بر اسب سفید من و تنها خانهای بودند که در رویاهایم داشتم.
میدانستم متعلق به مردم و متعلق به همهی دنیا هستم؛ نه به این خاطر که زیبا بودم یا استعداد داشتم، بلکه به خاطر اینکه اصلاً به هیچکس و هیچچیز تعلقی نداشتم. مردم تنها خانوادهی من، تنها شاهزادهی سوار بر اسب سفید من و تنها خانهای بودند که در رویاهایم داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.