بریدۀ کتاب
متیو دست او را نوازش کرد و گفت:« خب ،راستش، آنی! من تو را به تو جین پسر ترجیح میدهم. یادت نرود ..به دو جین پسر ترجیح میدهم .راستش ، همه میدانند کسی که بورس ایوری را برد یک پسر نبود. یک دختر بود..دختر من ..دختری که به داشتنش افتخار میکنم.»
متیو دست او را نوازش کرد و گفت:« خب ،راستش، آنی! من تو را به تو جین پسر ترجیح میدهم. یادت نرود ..به دو جین پسر ترجیح میدهم .راستش ، همه میدانند کسی که بورس ایوری را برد یک پسر نبود. یک دختر بود..دختر من ..دختری که به داشتنش افتخار میکنم.»
5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.