بریدۀ کتاب
1402/5/3
4.5
122
صفحۀ 1
و با گوشهای خودم از میان گریههایش شنیدم كه: "دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاك بر سر دنیا." و با چشمهای خودم بیقراری پسر را دیدم، جنازه علی اكبر را كه با این كلام پدر آرام گرفت و فرو نشست: و چه زود است پیوستن من به تو پسرم، پارهء جگرم، عزیز دلم. خط به خط از کتاب: پدر عشق و پسر؛ سید مهدی شجاعی.
و با گوشهای خودم از میان گریههایش شنیدم كه: "دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاك بر سر دنیا." و با چشمهای خودم بیقراری پسر را دیدم، جنازه علی اكبر را كه با این كلام پدر آرام گرفت و فرو نشست: و چه زود است پیوستن من به تو پسرم، پارهء جگرم، عزیز دلم. خط به خط از کتاب: پدر عشق و پسر؛ سید مهدی شجاعی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.