بریدهای از کتاب سوء تفاهم اثر آلبر کامو
1403/4/26
صفحۀ 69
من دیگر به فکر هیچ چیز نیستم و حتی طغیان و هیجان در من نیست و گمان میکنم این مکافات من است و گمان میکنم لحظاتی هست که تمام جانیها در آن مثل من درونشان خالی و بدون هیچ گونه آینده ممکن است؛به همین خاطر است که جانیها را بازداشت میکنند.
من دیگر به فکر هیچ چیز نیستم و حتی طغیان و هیجان در من نیست و گمان میکنم این مکافات من است و گمان میکنم لحظاتی هست که تمام جانیها در آن مثل من درونشان خالی و بدون هیچ گونه آینده ممکن است؛به همین خاطر است که جانیها را بازداشت میکنند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.