بریدۀ کتاب

yasamin

1402/11/30

بریدۀ کتاب

صفحۀ 374

جست گفت:((ببخشید. باید برگردیم به سرزمین شطرنج.یه کاری هست که باید انجام بدیم.)) السی گفت:((آهان!باشه.دو کلاغ،یه سرباز پیاده،یه ملکه.معما این‌طور شروع میشه؛ولی به هر حال،باید تموم بشه.))

جست گفت:((ببخشید. باید برگردیم به سرزمین شطرنج.یه کاری هست که باید انجام بدیم.)) السی گفت:((آهان!باشه.دو کلاغ،یه سرباز پیاده،یه ملکه.معما این‌طور شروع میشه؛ولی به هر حال،باید تموم بشه.))

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.