بریدۀ کتاب

سمیرا

سمیرا

1403/3/17

داستان دو شهر
بریدۀ کتاب

صفحۀ 232

تلافی و انتقام همیشه مدتی وقت می‌خواهد.این یک قاعده کلی است فراهم اومدن زمین لرزه چقدر طول می‌کشه؟ قطعا خیلی می‌کشه. ولی وقتی آماده شد به موقعش اتفاق میفته و هرچی را هم که جلوش بیاد خرد و خاکشیر می‌کنه. ضمنا تا اتفاق نیافتاده همیشه دست اندرکاره و بی آنکه کسی اونو ببینه و یا صداشو بشنوه آماده می‌شه‌. این خودش مایه تسلی است. اینو فراموش نکن. من به تو قول میدهم که هرچند مدتهاست تو راهه بالاخره هرچی باشه تو راهه و یه روزی میرسه. و خاطر جمع باش که نه برمیگرده و نه هم وایمی‌ایسته. و اطمینان داشته باش که لحظه به لحظه جلو میاد. نگاهی به دور و برت بکن و زندگی اون‌هایی که می‌شناسیم رو در نظر بگیر و در قیافه اونهایی که می‌شناسیم دقت کن و همین عصیان ها و نارضایتی‌هایی رو در نظر بگیر، تو میگی این وضع میتونه ادامه داشته باشه؟ این طرز فکر مسخره است! ممکنه به عمر ما وصال نده و پیروزی را به چشم نبینیم ولی بالاخره ماهم به وقوعش کمک کرده‌ایم. هیچ یک از اینکارهایی که میکنیم بیهوده نیست. ولی من دلم قرصه که این پیروزی رو میبینم. تازه اگه هم نبینم... و اگه یقین هم داشتم که نمی‌بینم باز هم اگه هریک از این اشراف مستبدو دستم می‌دادند... سخن را ناتمام گذارد و دندان هایش را برهم فشرد.

تلافی و انتقام همیشه مدتی وقت می‌خواهد.این یک قاعده کلی است فراهم اومدن زمین لرزه چقدر طول می‌کشه؟ قطعا خیلی می‌کشه. ولی وقتی آماده شد به موقعش اتفاق میفته و هرچی را هم که جلوش بیاد خرد و خاکشیر می‌کنه. ضمنا تا اتفاق نیافتاده همیشه دست اندرکاره و بی آنکه کسی اونو ببینه و یا صداشو بشنوه آماده می‌شه‌. این خودش مایه تسلی است. اینو فراموش نکن. من به تو قول میدهم که هرچند مدتهاست تو راهه بالاخره هرچی باشه تو راهه و یه روزی میرسه. و خاطر جمع باش که نه برمیگرده و نه هم وایمی‌ایسته. و اطمینان داشته باش که لحظه به لحظه جلو میاد. نگاهی به دور و برت بکن و زندگی اون‌هایی که می‌شناسیم رو در نظر بگیر و در قیافه اونهایی که می‌شناسیم دقت کن و همین عصیان ها و نارضایتی‌هایی رو در نظر بگیر، تو میگی این وضع میتونه ادامه داشته باشه؟ این طرز فکر مسخره است! ممکنه به عمر ما وصال نده و پیروزی را به چشم نبینیم ولی بالاخره ماهم به وقوعش کمک کرده‌ایم. هیچ یک از اینکارهایی که میکنیم بیهوده نیست. ولی من دلم قرصه که این پیروزی رو میبینم. تازه اگه هم نبینم... و اگه یقین هم داشتم که نمی‌بینم باز هم اگه هریک از این اشراف مستبدو دستم می‌دادند... سخن را ناتمام گذارد و دندان هایش را برهم فشرد.

82

10

(0/1000)

نظرات

سمیرا

سمیرا

1403/3/17

این تیکه از متن کتاب به نظرم خیلی قشنگ و تامل برانگیز بود...

2