بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 248

امیر مؤمنان علی ان دو رکعت نماز میخواند، بعد از نماز صد بار از درگاه خدا طلب خیر میکرد و سپس به درگاه الهی عرض میکرد «اللَّهُمَّ إِنّى قَد هَمَمتُ بِأمرٍ قَد عَلِمتَهُ فَإِن كُنتَ تَعلَمُ أَنَّهُ خَيرٌ لي في ديني وَ دُنيايَ وَ آخِرَتي فَيَسِهُ لى وَإِن كُنتَ تَعلَمُ أَنَّهُ شَرِّ لي فِي دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي فَاصِرِفهُ عَنِّى؛ كَرِهَت نَفْسِى ذَلِكَ أم أحَبَّت . فَإِنَّكَ تَعلَمُ وَ لا أعلَمُ وَ أنتَ عَلّامُ الغُيوبِ؛ خدایا! من تصمیم به انجام کاری گرفته ام اگر تو میدانی که این کار خیر دین و دنیا و آخرت من است آن را برای من آسان نما؛ اما اگر میدانی که این کار برای دین و دنیا و آخرت من شر است، آن را از من برگردان؛ چه این کار را ناخوش بدارم و چه دوست باشم؛ چرا که تو میدانی و من نمیدانم و تو عالم به غیب هستی حضرت پس از این دعا آن کار را انجام می‌داد.

امیر مؤمنان علی ان دو رکعت نماز میخواند، بعد از نماز صد بار از درگاه خدا طلب خیر میکرد و سپس به درگاه الهی عرض میکرد «اللَّهُمَّ إِنّى قَد هَمَمتُ بِأمرٍ قَد عَلِمتَهُ فَإِن كُنتَ تَعلَمُ أَنَّهُ خَيرٌ لي في ديني وَ دُنيايَ وَ آخِرَتي فَيَسِهُ لى وَإِن كُنتَ تَعلَمُ أَنَّهُ شَرِّ لي فِي دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي فَاصِرِفهُ عَنِّى؛ كَرِهَت نَفْسِى ذَلِكَ أم أحَبَّت . فَإِنَّكَ تَعلَمُ وَ لا أعلَمُ وَ أنتَ عَلّامُ الغُيوبِ؛ خدایا! من تصمیم به انجام کاری گرفته ام اگر تو میدانی که این کار خیر دین و دنیا و آخرت من است آن را برای من آسان نما؛ اما اگر میدانی که این کار برای دین و دنیا و آخرت من شر است، آن را از من برگردان؛ چه این کار را ناخوش بدارم و چه دوست باشم؛ چرا که تو میدانی و من نمیدانم و تو عالم به غیب هستی حضرت پس از این دعا آن کار را انجام می‌داد.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.