نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده)

نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده)

نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده)

چارلز دیکنز و 2 نفر دیگر
4.1
14 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

68

خواهم خواند

16

ناشر
افق
شابک
9789643695255
تعداد صفحات
136
تاریخ انتشار
1398/5/23

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        چارلز دیکنز: در نیکلاس نیکلبی، چهره زشت فقر و بی عدالتی را به خصوص در حق کودکان نشان می دهد. اما او چون بسیاری از اندیشمندان اصلاح طلب واقعگرا، تلخی و شیرینی را به هم می آمیزد و رمان غم انگیزش را با رنگ هایی شاد تزیین می کند. پدر نیکلاس ورشکست می شود و با مرگش، خانواده بی پناهش را تنها می گذارد. در این میان، رالف عموی شیاد نیکلاس به شرطی حاضر می شود سرپرستی این خانواده را بپذیرد که نیکلاس معاون مدرسه ای شبانه روزی شود، مدرسه ای که در حقیقت زندانی مخوف است.
      

یادداشت‌ها

بسم الله ا
        بسم الله الرحمن الرحیم 

حاوی لو رفتن داستان...🚫
حقیقتش اسم نیکلاس نیکلبی رو اولین بار موقع خریدنش شنیدم! مجموعه ی کلاسیک نشر افق، خیلی جالبه(هم عاشقانه های کلاسیک و هم رمان های جاویدان جهان)، من هم یه دفعه تو کتابفروشی این کتاب و کتاب تام سایر و باد در بیدزار رو دیدم که قیمت خوبی هم داشتن و خریدمشون. تا اون موقع هیچ اطلاعاتی راجع به این کتاب نداشتم. فقط امید داشتم به خاطر نویسنده ش که شده کتاب خوبی باشه!
نسخه ی نشر افق خلاصه شده هستش و خب من هم ترجمه ی این نشر رو خوندم... با اینکه خلاصه بود ولی ترجمه ی روانی داشت و فقط یه ایراد از ترجمه ش می‌تونم بگیرم. استفاده از کلمات و اصطلاحات ایرانی ها در کتاب! مثلا یه جا کلمه ی انشاءالله رو به کار برده بود😐
داستان کتاب واقعا جذابه و مثل همه ی داستان های چارلز دیکنز در پایان داستان یه راز از شخصیت فرعی رو میشه که باعث میشه هرکاری که شخصیت ها تا اون موقع انجام دادن بره زیر سوال. داستان یکم طنزه نه در حدی که قاه قاه بخندید ولی باعث میشه یه پوزخند کوچیک بزنید. نویسنده از نیش و کنایه های باحالی در گفتگوی شخصیت ها یا روایتش به کار برده. 
شخصیت پردازی خوبی داشت. از آقاو خانم اسکوئرز و اون بچه شون😒 حالم بهم میخوره. رالف نیکلبی هم که 😑... نمیخوام اصلا راجع به این شخصیت فکر کنم. و نیکلاس هم شخصیت مورد علاقه مه:) و اسمایک😭اسمایک مظلوم:((((
مامان نیکلاس، کیت، و مادلین بری رسما کار خاصی نمیکردن. نویسنده هیچ فعالیت خاصی رو روی دوش شخصیت های خانم نمیذاره و صرفا یه وسیله ن واسه ی وقوع اتفاقات داستان.
پایان بندی زیاد منطقی نبود حس کردم نویسنده شخصیت هارو از سر خودش باز کرده. و اینکه یه سری چیزها تا آخر داستان مبهم موند مثلا اینکه آیا مادلین و نیکلاس ازدواج کردن یا نه؟ سر دوست های رالف چه بلایی اومد؟ مدرسه چی شد؟ قضیه ی مرگ شخصیت منفی رو هم میدونستم، چون یه روز داشتم کتاب رو ورق میزدم، اگه اشتباه نکنم همون روزی که خریدمش، و جمله ی آخر رو خوندم🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️ البته من فکر کردم قراره نیکلاس بمیره! و خب این دفعه که در حال خوندنش به صورت کامل بودم دوباره سری به صفحه آخر زدم و خوشحال شدم نیکلاس نمیمیره:)))
از اون بگذریم، یکم این خلاصه شدنش از کیفیت داستان کم کرده بود. حدس میزنم شخصیت پردازی و... در نسخه ی اصلی قوی تر باشه. ولی روند سریع و خلاصه ش خوب بود و باعث میشد بخوای به داستان ادامه بدی. و انشاءالله یه روزی نسخه ی کاملش رو میخونم. ( دوست دارم بدونم نسخه ی اصلی چجوریه که هزار صفحه هست؟! این داستانی که من خوندم به نظر میومد حداکثرش خلاصه یه داستان ۵۰۰ صفحه ای باشه.)
در کل ارزش خوندن رو داره و پیشنهادش میکنم. خودم از خوندنش لذت بردم.
پ.ن: سر کلاس تمومش کردم...
پ.ن۲: تصویر بالا چندان جالب نیست نه؟ یه نقاشی کوچولو از شخصیت هاست که خودم کشیدم😂از عوارض بیکاری سر کلاسه. خیلی سم شده.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7