قلب تغییر اجتماعی: چگونه جهان خود را دگرگون کنید متن کارگاه "ارتباط بدون خشونت"

قلب تغییر اجتماعی: چگونه جهان خود را دگرگون کنید متن کارگاه "ارتباط بدون خشونت"

قلب تغییر اجتماعی: چگونه جهان خود را دگرگون کنید متن کارگاه "ارتباط بدون خشونت"

4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

3

چگونه جهان خود را دگرگون کنیداین کتابچه در بردارنده ی دیدگاه مارشال روزنبرگ است در باب تغییر اجتماعی اثر بخش ،این جا او به پرسشهای بنیادی می پردازد:سرنوشت ما انسان ها چیست؟زندگی خوب یعنی چه؟چگونه زندگی را خوشایند کنیم؟ در نظر او آغازگر تغییر اجتماعی این است:«رها سازی خودمان از هر آنچه ناهماهنگ است با خلق جهانی که در آرزویش هستیم».به منظور ایجاد کیفیتی از انرژی که ما را به حرکت برانگیزاند،ما کارمان را با توانایی برقراری ارتباط با دیگران آغاز می کنیم به نوعی که هم نیازهای آنان و هم نیازهای ما را برآورده کند.مارشال ما را بر می انگیزد تا از این توانایی برای خدمت به نیازهای اجتماعی انسان استفاده کنیم و نمونه هایی از نحوه ی این کار ارائه می دهد.ارتباط بدون خشونت به ما کمک می کند:خود را از آثار تجارب گذشته و شرطی سازی های فرهنگی رها کنیدالگوها و چرخه های ذهنی منجر به مشاجره،خشم و افسردگی را بشکنید.انواع تعارض ها،از فردی و خانوادگی گرفته تا جمعی و بین المللی رابه صورت صلح آمیز برطرف کنید.ساختارهای اجتماعی ایجاد کنید که پشتوانه ی تحقق نیازهای همگان باشد.روابطی مبتنی بر احترام متقابل،محبت .و همکاری پدید آورید.

یادداشت‌های مرتبط به قلب تغییر اجتماعی: چگونه جهان خود را دگرگون کنید متن کارگاه "ارتباط بدون خشونت"

            این کتاب درآمدی است بر دیدگاه مارشال روزنبرگ در باب تغییر اجتماعی. که مبتنی بر آموزش‌های ارتباط بدون خشونت زبان زندگی است.

نقطه شروع تغییر اجتماعی: رهاسازی خودمان از هر آنچه ناهماهنگ است با خلق جهانی که در آرزویش هستیم.

این کتاب که متن یکی از کارگاه‌های روزنبرگ است بعد از بیان مقدماتی درباره‌ی ارتباط بدون خشونت به چهار بعد کلیدی اشاره می کند که تصمیم بگیریم چگونه می‌خواهیم در تغییر اجتماعی سهیم شویم.

 بعد اول یعنی داستان پاسخ به این سوال هاست قرار است ما چگونه زندگی کنیم، و سرشت ما انسان‌ها چیست؟
روزنبرگ معتقد است عمومی‌ترین داستانی که ٨۰۰۰ سال جریان دارد این است که معمولا قوای خیر قوای شر را شکست می‌دهد در نتیجه باید مردی آن بالا  باشد که معلوم کند کی خیر است کی شر.

 بعد دوم دسته‌هاست یعنی گروه‌های مردم، برای این که داستان‌پیش برود باید تصمیم‌های مهمی بگیریم ولی چون برای یک نفر تصمیم‌گیری مشکل است طی سالیان دسته‌ها برای انجام کارها ایجاد کرده‌ایم مثل خانواده، نظام آموزشی، دولت. منتها داستان بر دسته‌ها اثر می‌گذارد با توجه به داستان قدیمی که اشاره شد دسته‌های سلسله‌مراتبی به وجود میاید، همان ساختارهای سلطه. راس هرم هم جایگاه فردی است که از همه فضیلت‌مند‌تر است.

 بعد سوم این است برای این که انسان‌ها در این دسته‌ها قرار بگیرند، چه نوع آموزشی باید تدارک دید؟ حالا آموزشی که با همان داستان و  ساختارهای سلسله‌مراتبی هم‌خوانی داشته باشد زبان سلطه و قضاوت اخلاقی است: خوب، بد، درست، غلط، به‌هنجار، نابه‌هنجار، شایست، نشایست، باید، نباید، حق و باطل همین طور مفاهیمی مثل استحقاق و ارزیدن. به منظور حفظ ساختار سلطه، بسیار مهم است به مردم بقبولانید که بعضی کارها مستحق پاداش است و بعضی کارها مستحق مجازات.

 بعد چهارم این است که رشد ما در مقام انسان چگونه است و این چرخه را کامل می کند. و حالا آدمی که در این ساختارها و چنین آموزشی بار می‌آید آدمی خشونت‌ورز است. و این داستان قدیمی را ثابت می‌کند که انسان شرور است و آدم‌های خوب باید آدم‌های بد را کنترل کنند.

حال در امر تغییر اجتماعی بهتر است معلوم کنیم تلاش‌هایمان را صرف چه زمینه‌ای کنیم.  روزنبرگ معتقد است باید از رشد شخصی شروع کنیم آنچه به ما آموزش داده‌اند را رها کنیم و معنویات‌مان چیزی باشد که خودمان انتخاب کردیم، معنویت‌دگرگون ساز که در خدمت زندگی یعنی نیازهای خودمان و دیگران باشد. وقتی معنویت متفاوتی به وجود آوریم و بر اساس آن زندگی کنیم ساختارهای سلطه متزلزل می‌شود.