تازیانه نه سر

تازیانه نه سر

تازیانه نه سر

جولیا گولدینگ و 1 نفر دیگر
4.8
6 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

0

شابک
9789645365187
تعداد صفحات
392
تاریخ انتشار
1392/4/23

توضیحات

کتاب تازیانه نه سر، نویسنده جولیا گولدینگ.

لیست‌های مرتبط به تازیانه نه سر

پری دریاییدر جستجوی آلاسکاما دروغگو بودیم

از ناشر معروف چی دارم؟

37 کتاب

از انتشارات معروف چیا دارم. اونایی که خوندم جلوشون ✔️ هست و اگه نخوندم هیچی جلوشون نیست. از بعضی انتشارات هم زیاد دارم پس ازشون سه تا میزارم. باژ : پری دریایی میلکان : مادروغگو بودیم✔️_ در جستجوی الاسکا کتاب مجازی: سم هستم بفرمایید ✔️_دختری که در اعماق دریا افتاد✔️ کوله پشتی: گربه ای که کتابها را نجات داد✔️_ کتابخانه نیمه شب✔️ کتابسرای تندیس: الیس در سرزمین عجایب _ زمان سوار✔️ بهنام: زندگی نامرئی ادی لارو _ فال نیک مون: دیگرستان✔️ هرمس: خوناشام ساسکس✔️_ جنایت در شب آتش بازی✔️_جلد سوم تا ششم مدرسه مالوری✔️ دانش افرین: مغازه جادویی✔️ افق: جیمز و هلوی غول پیکر✔️_ آرزو های بزرگ✔️_ هویج بستنی✔️ قدیانی: هوشمندان سیاره اوراک✔️_ بابالنگ دراز✔️_ کت رویال جلد ۴ و ۵ و ۶ ( چهار رو نخوندم) ✔️ هوپا: زنان پیشرو✔️_ کتاب تابستان✔️_جلد ۲ و ۵ شکسپیر خندان✔️ پرتقال: خود دوست داشتنی من✔️_ بی صدایی✔️_ سفر به انتهای دنیا✔️ پیدایش: لیلی و مجنون✔️_ دختر افتاب✔️_ باز همان خواب را دیدم✔️

17

یادداشت‌ها

این هم چها
        این هم چهارمین جلد از کت رویال. یسری موضوعات رو مثل خالکوبی و ازدواج بیلی رو توی این جلد متوجه شدم. چون همونطور که میدونید من از جلد آخر به اول درحال خوندن این مجموعه ام.
خانم گلدینگ مثل همیشه قلمشون مثل فامیلیشون طلاست!
داخل این جلد انتظار داشتم بیلی مثل یه راهنما اول داستان و آخر داستان سبز بشه که متاسفانه این فرصت پیش نیومد...
داخل این کتاب احساسات مختلف رو مثل هیجان ، ترس، حسرت ، شادی و... رو تجربه میکنید😭
وقتی توی قبیله سرخ پوست ها بود بخاطرش داشتم موهامو میکندم. وقتی لیتل ترتل مرد خوشحال شدم ولی وقتی اسمش میومد دلم میخواست کت رو بکشم . 
کت شخصیتی هست که در کوچه ها بزرگ شده و با پسر ها میونه داره و کل دوست هایی که همیشه دورشن پسرن. ولی وقتی یه خانم میبینه مشکلی نداره که باهاش گپ بزنه. راستش حتی اگر با پسر ها هم خوب باشه، از دختر بودنش کم نمیکنه و گاهی دلش لک میزنه برای حرف زدن با یه هم زبون.
اینکه سعی داشت نشون بده که نژاد برتری وجود نداره چیزی بود که تقریبا در هر کتاب تکرار میشد. انگار که خانم گلدینگ قصد داشت این رو موضوع اصلی قرار بده که هیچوقت این اتفاق نمی‌افتاد. 
خواننده تا میخواست خسته بشه سریع یه چیزی به داستان اضافه میشد که  باید چوب کبریت میذاشت  تو چشماش!
کت در هر مکانی که بود نویسنده سعی می‌کرد مدت اقامتش رو اونجا زیاد کنه و تقریبا ۱۰۰ صفحه از داستان رو به اون مکان اختصاص بده. هرچند که آنجا هم اتفاقات مختلفی میوفتاد.
و اما درمورد پسرعموی فرانک! خب یجورایی کمکمکی بهش مشکوک بودم و وقتی تو هچل افتادن حدسم رو زدم و دیگه به نگرانی کرکتر ها از اینکه کی میخواسته انتقام بگیره واسم مهم نبود. اما نکته ای که درمورد چماق و چاقو بود رو نویسنده در هنگام وقوع اون اتفاق بهش اشاره کرده بود ولی وقتی آخر داستان گفت تازه به یاد آوردم. 
وقتی کت  وارد سالن اجتماعات  شد واقعا ذوق میکردم و یه نفس میخوندم. 
چیزی رو که میدونستم حالا کاملا بهش باور دارم ، اینکه کت خودش میتونه بدتر از اون پسرا باشه و اینکه بیخود نیست که کسایی که دور خودش جمع کرده پسرن، چون هرکدوم در جایگاه خودشون کمکی بهش میکنن و ازش دفاع میکنن.
فکر میکردم تنها کسی که کت رو دوست داره سیده ، ولی حالا میبینم که همشون در جایگاه خودشون به کت علاقه مندن.
مطمئنم که جولیا گلدینگ کت رو مثل دختر خودش میدونه و به کسی که هست افتخار میکنه(:
پ.ن: ولی واقعا اگه سید می‌فهمید کت چندبار پیش بقیه اونو گفته نامزدمه خودشو میکشت😅
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

23