زیتون ۱
زیتون ۱
3.7
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
هنوز چند ثانیه نگذشته بود که در هندزفری مسعود اعلام وضعیت قرمز شد، و یه نفر به سر تیم محافظان ابونصر با تندی و هیجان اطلاع داد: اعلام تهدید! زیر راه پله های ضلع جنوبی، یکی از محافظان بیهوش شده بوده و الان بهوش اومده و حالش هم خیلی بده. تکرار میکنم: اعلام تهدید در کل هتل! مسعود همچنان در حال تلاش برای انتقال اطلاعات بود تا اینکه دید گوشیش روشن و ویروسی که بچه ها ی محمد بهش رسونده بودند فعال شد. مسعود هم شروع به شمردن کرد: ۱۰۰۱،۱۰۰۲،۱۰۰۳،۱۰۰۴،۱۰۰۵ تا گفت ۱۰۰۵ بسم الله و یا صاحب الزمان گفت و سیم رابط را از گوشیش به سیستم اتاق فرمان وصل کرد...
لیستهای مرتبط به زیتون ۱
یادداشتهای مرتبط به زیتون ۱