خاطرات هنرپیشه نقش دوم (نمایشنامه)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
7
خواهم خواند
2
نسخههای دیگر
توضیحات
[غبار و دود و هیاهو، جسدی را روی دست می برند. زمزمه غریب جمع، گریه درهم زن و مرد. موهبت به طرف ما برمی گردد.] موهبت: «در یک غم نامه بزرگ، هنرپیشه نقش دوم هرگز نمی میرد!» ـ هوه ببخشید؛ این حرف مال من نیست. بله، این حرفو یک کسی به من گفت که، که ـ در زندگیش هفت بار مرده بود، با وجود این وقت گفتن این حرف به صدای بلند می خندید. خوشحال بود، و از غصه گریه می کرد؛ چرا نمی مرد؟ چرا نمی مرد؟ شب بود...
یادداشت ها