معرفی کتاب در باب فلسفۀ تحلیلی اثر سروش دباغ در باب فلسفۀ تحلیلی سروش دباغ 4.0 2 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 2 خواهم خواند 2 ناشر شابک 9781780837468 تعداد صفحات 327 تاریخ انتشار 1396/1/1 توضیحات کتاب در باب فلسفۀ تحلیلی، نویسنده سروش دباغ. یادداشتها محبوبترین جدیدترین سید علی مرعشی 1402/4/9 به نام او که هستی بخشید. به جای مقدمه: به خاطر کمبود فضا صرفا یکسوم از فرسته را اینجا منتشر میکنم. باقی در کانال ایتای و صفحه اینستاگرام من (آدرس در بیو هست) تقدیمنگاه مشتاق شما✨ فلسفۀ تحلیلی را میتوان از یک نگاه جدیدترین معبود جویندگان راهی برای کاویدن استدلال بر پایۀ واقعیات و مولفههای پیشینی و به قول فرگه عینی دانست. آنها که از آمیختن گزارههای تجربی با استدلالهای فلسفی در قرن۱۹ و یکهتازی تجربهگرایان ناراضی بودند در واکنش به آن رویکرد، مکتب و طرحی نو درانداختند. امکان تعریف فلسفۀ تحلیلی: دباغ با الهام از آموزۀ «شباهت خانوادگی» ویتگنشتاین میکوشد تعریفی غیر ذاتگرایانه، غیر پسینی و غیر مولفهمحور(جنس و فصل) ارائه دهد. از منظر او با مواجۀ عملی -و به زعم بنده مواجهۀ در لحظه- با موضوعات مورد بحث و عنایت به سیاقی که در آن حاضراند میتوان دربارۀ اینکه آنها ذیل قلمرو فلسفۀ تحلیلی قرار دارند یا خیر تصمیمگیری کرد. نقد و سوال: در اینکه چنین ایدهای دقیقا چیست باید بیشتر مطالعه کنم اما فیالجمله سوالی که به ذهن میرسد این است که در نهایت تفاوت این نوع نگاه با «تعریف به غایت» که در میان فلاسفه و اصولیون مسلمان هم کاربرد داشته چیست؟ باید اعتراف کرد که قلم سروش دباغ شیرین و گیرا است و متن حجابی بین معنا و فهم مخاطب ایجاد نمیکند. شاید جا داشته باشد مزاحی را با نویسندۀ محترم مطرح کنم و مدعی شوم برخلاف آثار کلاسیک محدودی که از فلاسفۀ تحلیلی خواندهام، نویسنده شیوهای قارهای در گزارش خود در پیش گرفته است! ویتگنشتاین و رسالۀ منطقی-فلسفی: این رساله در ۱۹۲۸ با مقدمۀ راسل و به زبان آلمانی چاپ شد و موضوع آن از نظر دباغ نسبت میان زبان، واقعیت و معناداری است. بر اساس خوانش استعلایی از این رساله (که مشهورترین خوانش نیز است) این پروژه ویتگنشتاین ادامۀ کار کانت است اما با یک تفاوت. کانت با دغدغهای معرفتشناسانه میخواهد مبادی غیر تجربی که در تحصّل شناخت نقش دارند را بررسی کند اما ویتگنشتاین میخواهد به «قابل بیان بودن اندیشهها در زبان» بپردازد و زبان را نه به مثابه ابزار که یک ابژه بداند. به عبارت دیگر هر جملۀ درستساختی در پیش ویتگنشتاین لزوماً معنادار نیست و باید براساس نظریۀ زبانی او برای اندیشه حدی قائل شد و مرزهای اندیشه را با مقیدکردن زبان سامان داد. 🔅ادامه متن را در کانال ایتای بنده بخوانید. (آدرس در بیو موجود است) 0 18 محمد میرشاهی 1402/4/17 کتابی مناسب برای کسانی که خواهان آشنایی با فلسفه تحلیلی و به خصوص با نگاه به ویتگنشتاین هست. در مقاله ابتدایی فرق بین فلسفه قارهای و تحلیلی بیان شده و در ادامه به طور خاص به ویتگنشتاین میپردازه و منبع خوبی در این زمینه برای فارسی زبانها است. در ضمن مقالات انتهایی کتاب مصاحبههایی در موردهایی بعضا کمتر مربوط به موضوع مورد اشاره کتاب هست ولی خوندن آنها خالی از جذابیت نیست. 0 2