بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان (1175 - 1304)

ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان (1175 - 1304)

ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان (1175 - 1304)

نیکی کدی و 1 نفر دیگر
4.0
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

1

«ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان » تاریخ مختصر اما جامعی از دوران قاجار به دست می دهد که سراسر دوران سلطنت این دودمان و به قدرت رسیدن رضاخان تا زمان عزل قاجاریه از سلطنت را در بر می گیرد. کتاب ، تاریخ سیاسی ، اجتماعی ـ اقتصادی ، فکری و فرهنگی و نیز وضعیت اقلیت های قومی و مذهبی و همچنین زنان را شامل می شود. در ضمن ، به مناسبات خارجی و مداخلات قدرت های غربی نیز می پردازد. کتاب شامل تصاویر، کتاب شناسی ، نمایه ، و مقاله ای به قلم فرخ جعفری است . نیکی آر. کِدی استاد ممتاز تاریخ در اوکلا و عضو آکادمی علوم و هنرهای آمریکاست که تاکنون شانزده کتاب تألیف یا ویرایش کرده ، که بیش تر آن ها در مورد تاریخ ایران است .

یادداشت‌های مرتبط به ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان (1175 - 1304)

            .

تاریخ و تمدن ایران، یا آن طور که برخی آن را می‌نامند: پرشیا (پارس)، چه در ایران و چه در دنیای خارج دلبستگی و توجه دانش‌پژوهان را به خود جلب کرده است. ایران از دوران باستان تا عصر جدید سهم عمده‌ای در ادبیات، هنر و زندگی اندیشمندانه جهان داشته و زیستگاه چندین دولت، امپراتوری، مذهب و جنبش‌های انقلابی و مخالفت‌جویانه‌ای بوده که هم در درون و هم بسیار فراتر از مرزهایش، منشأ تأثیرات عمده‌ای گشته است

گرچه رؤسای ایلات، و معمولا ایلات ترک‌زبان، قدرت نظامی را در اختیار داشتند و اغلب شاهان و فرمانروایان را پشتیبانی می‌کردند، مقام‌های دیوانی عمدتاً در اختیار فارسی‌زبان‌ها بود که سنت مدیریتی متفاوتی داشتند که به نحوی در دوران پیش از اسلام ریشه داشت.

امتیاز رویتر، که به توصیف جورج کرزن کامل‌ترین کمک بلاعوضی بود که یک کشور از منابعش به یک خارجی اعطا می‌کرد، در تاریخ نظیر نداشت. شرط اصلی واگذاری حق احداث راه آهن از بنادر دریای خزر به سمت جنوب بود، اما امتیاز شامل حق انحصاری ایجاد کارخانه‌ها، سیستم آبیاری، بهره‌برداری از معادن (به جز آنهایی که دایر بود)، توسعه کشاورزی، شبکه حمل و نقل تازه، و تقریبا همه اشکال سرمایه‌گذاری‌های مدرن بود. تمرکز بالقوه سرمایه‌گذاری و کنترل اقتصادی در دست‌های یک بیگانه تهدیدی جدی برای استقلال اقتصادی و سیاسی کشور به شمار می‌رفت. باور میرزاحسین‌خان و شاه به مزیت‌های این امتیاز، با توجه به واقعیت‌های سیاسی و اقتصادی بین‌المللی، ساده‌لوحانه بود.

همیشه چنین بوده که تعداد زیادی از مردمی که در درون مرزهای ایران زندگی می‌کرده‌اند زبان مادری دیگری داشته‌اند، اما در بخش عمده تاریخ طولانی ایران، فارسی زبان اصلی فرهنگ و نگارش این سرزمین به شمار می‌رفته است. در آسیای مرکزی، هندوستان، ترکیه و فراتر از آن نیز، فارسی طی قرن‌های زیادی زبان اصلی فرهنگ و نگارش بود... در گذشته بخش عمده فرآورده‌های فرهنگی در ایران، جدا از این که زبان مادری نویسنده چه بوده، به زبان فارسی به نگارش در می‌آمده، مگر آثار مذهبی که بیشتر به زبان عربی نوشته می‌شده است.

نهضت اعتراضی تنباکو چندین ویژگی داشت که در نهضت‌های توده‌ای فراگیر بعدی – انقلاب مشروطه 1911-1905، نهضت ملی مصدق 1953-1951، انقلاب اسلامی 79-1978 نیز خود را نشان داد. در همه این نهضت‌ها بازاریان (و بعدها دیگر عناصر طبقه متوسط)، بخشی از علما و روشنفکران – اصلاح‌طلب، انقلابی و ملی‌گرا- نقش داشتند. در هیچ یک از این نهضت‌ها، دهقانان یا ایلاتی‌ها، به جز چند مورد استثنایی، نقش مهمی نداشتند. در تمام این نهضت‌های شهری جمعیت بسیاری از شهرهای گوناگون شرکت داشتند. برعکس، در بسیاری از کشورهای دیگر، نهضت‌های همگانی از چنین گستردگی‌ای برخوردار نبوده‌اند و غالباً دهقانان را در مقیاس وسیع بسیج کرده‌اند و شهرنشینان هم اگر دخالتی داشته‌اند تنها محدود به یکی دو شهر می‌شده است.

طبقات بازاری در ایران عمدتاً مسلمان بودند، در حالی که در اکثر نقاط دیگر خاورمیانه شامل یهودیان و مسیحیان بسیاری می‌شدند که اغلب اصل و نسبشان خارجی بود یا وابستگی شدیدی به غرب داشتند. و همین امر به آنها یکپارپگی بسیاری می‌بخشید و آن‌ها را به شدت به علما وابسته می‌کرد. منابع مالی و سازمان درونی علما نیز، برخلاف اکثر کشورهای سنی‌مذهب قرن نوزدهم، عمدتاً از مداخله و نظارت حکومت آزاد بود، و از آن جا که پایگاه اجتماعی علمای شیعه تا حدی به میران پیروانشان وابسته بود، آنها غالبا مایل بودند به افکار عمومی شهرنشینان توجه کنند. بسیاری از مردم بر این عقیده بودند که احکام صادره از طرف علمای برجسته نسبت به فرامین شاهان مشروعیت و اعتبار بیشتری دارد و همین اعتقاد باعث شد که هم در نهضت تنباکو و هم در انقلاب مشروطه قیام‌های مردمی با فتوای علما شکل گیرد. همین وحدت میان علما و بازاریان به توضیح این نکته کمک می‌کند که چرا قیام‌ها و انقلاب‌های ایران از 1891 تا 1979 به نحو شگفت‌انگیزی طولانی و مستمر بوده و برخلاف کشورهای دیگر، تنها در یکی دو شهر به وقوع نپیوسته، بلکه چندین شهر بزرگ و کوچک را فرا گرفته و اگر در ناحیه‌ای سرکوب شده، به صورت جنبش‌های تازه‌ای در نواحی دیگر سربرآورده است. افزون بر این گروه‌های عمده، بسیاری کسان در داخل حکومت یا صاحب مشاغل مستقل طرفدار اصلاحات شدند، و این در حالی بود که هم ایرانیان مقیم خارج و هم بسیاری از کسانی که در ماوراء قفقاز مقیم بودند نسبت به ایران احساس نزدیکی می‌کردند و به تهیه و ترویج یک برنامه اصلاح‌طلبانه یا انقلابی کمک کردند. تأثیر کارگران و دیگر سوسیالیست‌های مقیم ماوراء قفقاز باعث شد فرآیند انقلاب ایران به یکی از متنوع‌ترین فرآیندهای انقلابی در جهان تبدیل شود و گروه‌های گوناگونی از سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها که برخی از آن‌ها گرایش‌های چپ افراطی داشتند گرفته تا طبقات متوسط شهری از جمله برخی از زنان و اقلیت‌ها، برخی از روحانیان و عناصر زمین‌دار حکومت‌گر و حتی برخی از رؤسای ایلات کوچگر را در بر گیرد.

ایران از جنگی که رسما از ورود به آن خودداری کرده بود، با ویرانی و حرج و مرج واقعی بیرون آمد. تولید کشاورزی سقوط کرده بود، سربازان خارجی آذوقه موجود را مورد استفاده قرار می‌دادند و در توزیع آن اخلال می‌کردند و دلالان و سودجویان نیز به کمبودها دامن می‌زدند. در سال های 18-1917 ایران به چنان قحطی بزرگ و وخیمی دچار شد که عده‌ای ریشه های درختان را می‌خوردند و در مواردی آدم‌خواری نیز گزارش شده است. آنفلانزا نیز که اروپا را درنوردیده بود، شیوع پیدا کرد و ده‌ها هزار نفر دیگر را به کام مرگ فرستاد. تیفوس نیز همه جا را گرفته بود. رقم مرگ و میر ناشی از بیماری و گرسنگی در مجموع بسیار بالا بود. تجارت دچار نابسامانی شده بود و قیمت گندم در تهران مدام در حال افزایش بود، در حالی که در همه جا غلات در انبارها می‌پوسید. جاده‌ها خراب، پل‌ها ویران و رایزنی رایج بود.

انقلاب 11-1905 و دهه پس از آن ضعف‌های رژیم قاجار را برای بسیاری از ایراینان آشکار ساخت و به برآمدن یک حکومت مقتدر و متکی به ارتش، که می‌توانست بر ضعف‌ها فایق آید، کمک کرد.

در مورد ایران، مفهوم یک هستی که ایران، ایرانشهر یا اصطلاحی خویشاوند با آن نامیده می‌شد، مفهومی است باستانی که به دوران پیش از اسلام برمی‌گردد و در طول قرن‌های اولیه اسلام، که هیچ دولت ایرانی موجودیت نداشت، تداوم می‌یابد. ایران بیشتر به مفهوم یک هویت فرهنگی بود تا یک هویت ملی به معنای نوین آن، اما یک چنین مفهوم فرهنگی هنوز هم بخش مهمی از هویت ایرانی را تشکیل می‌دهد. حتی در دوران‌هایی که یک دولت ایرانی وجود داشته، مرزهایش متغیر بوده و زبان‌ها و فرهنگ‌های متعددی در درون این مرزها به حیات خود ادامه می‌داده‌اند... امور مربوط به گذشته در گفتمان سیاسی ایران قرن نوزدهم و بیستم جایگاه مهمی داشته است. از این رو، تاریخ پیشین گذشته‌ای خاموش و پایان‌یافته نیست، بلکه بر اساس دیدگاه‌های گروه‌های مختلف، معانی سیاسی و فرهنگی متفاوتی به خود می‌گیرد.