شاید بتوان گفت این کتاب، الهام‌بخش خانم رولینگ در خلق داستان‌های هری پاتر بوده است. 
دیوید الیوت پدر و مادری ثروتمند و سخت‌گیر دارد و نمی‌تواند خواسته‌هایشان را برآورده کند. اخراج او از مدرسه‌ی شبانه‌روزی اشرافی که در آن درس می‌خوانده، مشکلاتش را چند برابر می‌کند. پدر سخت‌گیرش حاضر نیست او را به خاطر اخراج از مدرسه ببخشد و مادرش نمی‌داند باید چه کار کند. در چنین شرایطی مدرسه‌ی شبانه‌روزی مرموزی به نام گروشام گرینج اعلام می‌کند مایل است دیوید را جزو شاگردانش پذیرد. این مدرسه که در جزیره‌ای دور از دسترس قرار دارد و فقط سالی یک بار پدر و مادرها می‌توانند با دعوت قبلی به آن بروند، به نظر آقای الیوت که تمایلی به دیدن دیوید ندارد، محلی عالی برای آموزش است. برای دیوید هم دوری از خانه و پذیرفته شدن در یک مدرسه (هر مدرسه‌ای) کاملا مناسب است. اما وقتی دیوید به مدرسه‌ی جدید می‌رود متوجه می‌شود شبیه هیچ یک از جاهایی که تا به حال دیده یا شنیده نیست. 
گروشام گرینج یک مدرسه‌ی عادی نیست‌. در جزیره‌ای قرار دارد و فقط ناخدایی که بیشتر به دزدان دریایی شبیه است با قایق به آن رفت و آمد می‌کند. ایگور، نوکر، راننده، پادو و فراش مدرسه، موجودی از شکل افتاده و عجیب است که از یک نعش‌کش به جای اتوبوس مدرسه استفاده می‌کند. شاگردان مجبور می‌شوند هنگام ورود نام خود را با خون امضاء کنند، معلم فرانسه هر وقت ماه کامل است ناپدید می شود، معلم ادبیات انگلیسی بیشتر به یک مومیایی شباهت دارد و...