میتونم بگم زندگی من دوبخش داشت 
قبل از خوندن کتابهای کارن هورنای  و بعد از خوندن کتابهای کارن هورنای
روی من خیلی اثر گذار بود
        

          با قلم نویسنده/مترجم نتونستم ارتباط بگیرم و بنظرم میشد کتاب رو تو صفحات کمتری جمع کرد
پیشنهاد نمیکنم
        

          مطالعه‌ی کتاب رو در تاریخ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ تموم کردم. نسخه‌ی الکترونیکی رو در فیدیبو (پلاس) خوندم. از پیشنهادهای عابد توانچه بود اما چنگی به دل من که نزد. انتظار بیش‌تری داشتم. چندتا نکته‌ی منفی داشت از نظر من. یکی که مربوط به مترجم بود. یک‌سری از توضیحات و بحث‌های نویسنده رو حذف کرده بود چون به نظرش خیلی فایده‌ای نداشتن برای مخاطب عمومی! یکی هم اینکه گه‌گاه وارد متن می‌شد و نظراتش رو می‌گفت! 
خود کتاب هم تکرار مکررات بود یه جوری. شونصدتا فصل ردیف کرده بود و توی همه‌شون هم تقریبا یه چیزی رو می‌گفت. راهکار خاصی هم برای رهایی از این تضادهای درونی و عصبی نگفت. بیش‌تر کتاب به توصیف سه‌ تیپ شخصیتی مهرطلب، برتری‌طلب و عزلت‌گزین اختصاص داشت. درباره‌ی ریشه‌های این مسئله و عوارضش صحبت کرد. این بخش‌ها خوب بود و چیزهای جدیدی یاد گرفتم اما بازهم اون مشکل تکرار! به قوت خودش باقی بود. 
        

          کتاب محتوای خوبی داره ولی به شدت بد ترجمه شده