رجزمویه

رجزمویه

رجزمویه

3.6
9 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

2

شابک
9786009018703
تعداد صفحات
64
تاریخ انتشار
1391/5/2

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        «رجزمویه» شامل 28 شعر است که در قالب غزل و با مضامین عدالت خواهانه سروده شده است. عدالت خواهی و آرمان جویی در شعر پس از انقلاب شیوه ای بود که بزرگان شعر انقلاب پایه نهادند و جمعی را شیفته خود کردند. شعر عدالت جو و آرمان خواه که زیرمجموعه شعر اجتماعی است، با آغاز انقلاب اسلامی شکل و شمایلی تازه یافت. اگر تا پیش از انقلاب آرمان خواهی بیشتر در گروه های چپ جلوه می یافت، پس از انقلاب این مفاهیم با مفاهیم دینی در هم آمیخت. از آنجا که جامعه ما جامعه ای دینی است، این آمیختگی به مردمی شدن آن کمک بیشتری کرد. آنچه در این سروده ها عیان است، بیان مردانه و عزت مندانه درد است. در واقع نوعی دردمندی مسئولانه در بیشتر اشعار جاری است. اگر گله و شکوه ایست، نه از باب ضعف و یا غر زدن، بلکه از سر سوز و گداز و برای تحریک و تهییج است.
      

یادداشت‌ها

          ـبه نام خداـ
مهدی نژاد برخلاف اکثر طنزپردازان آثار جدی هم دارد. «رجزمویه» اولین مجموعه شعر جدی اوست. پیش از این از او مجموعه طنز «کتاب سوم» چاپ شده بود.
اشعار این کتاب فرقی اساسی با  فضای غالبِ شعر  معاصر دارند.
«حرفی از زلف و کاکل ندارند
شعرهایم تغزل ندارند»
نقد مهدی نژاد به شاعران هم همین است:
« شاعر لمیده است و غزل ساز می کند 
در وصفِ خط و خالِ ظریفانِ شوخ و شنگ  »
 او انتقاد و اعتراض را  جایگزین  عاشقانه سرایی  می داند:
« ای بادهای بی جهت ، ای باد های کور
بازیچه شد به دست شما بادبان مان
حالا شریک کسب شماییم و بی دریغ 
آغشته با هزار دروغ است نان مان
با لقمه های چرب شما بسته می شود 
تا وا به حرف تلخ نگردد دهان مان»
گاهی نیز  این انتقاد به نامیدی منتهی می شود:
« این جاده های گیج به جایی نمی رسند 
مقصد فریب بود ، دروغِ سراب ماند »
یا 
« دزد ها بیدارند ، پاسبان ها مستند
گِرد خود می گردیم ، کوچه ها بن بستند»
و باز امید به آنها برمی گردد:
«ققنوس وار آتشمان می زنند و باز
از لا به لای سوختن آغاز می شویم»
 اشعار کتاب  ، اعتراض هایی اند آغشته به یأس و  فریاد اند از شدت غم . توامان خشمگین 
 و غمگینند و غم و خشم شان  از هم جدا نیست ، رجزهایی اند آمیخته به مویه.
        

18