تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

سیامک گلشیری و 1 نفر دیگر
2.7
5 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

1

شابک
9786220110071
تعداد صفحات
156
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

کتاب تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت، نویسنده سیامک گلشیری.

لیست‌های مرتبط به تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

یادداشت‌ها

          «گمانم بیست دقیقه‌ای تا چالوس فاصله داشتم که…» پس از این سه‌نقطه مثل اکثر آثار سیامک گلشیری باید انتظار اتفاقاتی غیر منتظره را داشته باشیم. رمان با این جمله آغاز می‌شود و ما را همراه نویسنده‌ای می‌کند که به دعوت همسر سابق خود راهی جلسه‌ای می‌شود برای بررسی یکی از رمان‌هایش. اتفاقات این کتاب تنها در یک شب به وقوع می‌پیوندد. اتفاقاتی که روند تغییر یک شخصیت را نشان می‌دهد که می‌تواند دست به کارهایی بسیار هولناک بزند.

این رمان را می‌توان جزو ژانر دلهره‌آور و همچنین ژانر جنایی دسته‌بندی کرد. ژانری که سیامک گلشیری در برخی از آثار پیشین خود نیز تجربه کرده است. هرچه داستان جلوتر می‌رود، نشانه‌های بیشتری را می‌توانیم بیابیم که به خواننده می‌گوید قرار نیست تا پایان، با اثری معمول روبرو باشیم. درواقع این نشانه‌ها به مخاطب گوشزد می‌کند که این وضعیت، آرامش پیش از طوفان است!

از ویژگی‌های مهم داستان، تعلیق است. عدم قطعیتی که سبب می‌شود رمان کشش زیادی را تا آخر داشته باشد. و حتی پس از پایان، ما را با پرسش‌های بسیاری جا بگذارد. این نکته به شکل‌های مختلفی در رمان اجرا شده. به طور مثال شاهد یک تعلیق سرتاسری در طول روایت هستیم. همچنین از طرفی نویسنده با تعلیق‌های کوتاه مدت در خرده‌روایت‌ها، باعث می‌شود که خواننده داستان را رها نکند.

روابط علّی-معلولی و منطق روایی نیز به خوبی پیش می‌رود. وقایعی که در داستان رخ می‌دهد، شبکه‌ای از روایت‌ها و خرده‌روایت‌ها را می‌سازد که یکدیگر را پشتیبانی می‌کنند. به دلیل بودن چنین شبکه‌ای، برای هر چالشی که در داستان طرح می‌شود پاسخ مناسبی در ادامه‌ به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وجود دارد.

کتاب نثر روانی دارد و کاملا مطابق با ادبیات امروز ماست. نکته‌ای که باتوجه به نظرگاه و شیوه‌ی روایت، هم به باورپذیری داستان کمک شایانی کرده و همچنین خواندن کتاب را ساده و دلچسب ساخته است.

موضوعی که شاید از چشم مخاطب دور بماند انتخاب هوشمندانه‌ی عنوان کتاب است. عنوانی که در جایی از داستان به شکلی دیگر به آن اشاره می‌شود. و با توجه به روند وقایع، جدای از عشق و نفرتی که شکل می‌گیرد، انگار نویسنده در پاسخ به شخصیت گلرخ این عنوان را استفاده کرده است.

کتاب را به افرادی که به داستان‌های جنایی علاقه‌مند هستند و می‌خواهند کتابی با نثری روان بخوانند پیشنهاد می‌کنم. اثری که تا آخر جذابیت خودش را حفظ می‌کند و شما را مجبور به ادامه‌ی خواندن می‌سازد.
        

2