چشم زمان

چشم زمان

چشم زمان

4.0
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

2

شابک
9786001825859
تعداد صفحات
468
تاریخ انتشار
1398/9/26

توضیحات

        از روزگارانِ کهن، بسیار پیش تر از عصرِ انسان ها، «نخست زادگان» که موجوداتی هستند کمابیش به پیریِ کیهان، زمین را زیر نظر دارند؛ بشر هیچ از وجود نخست زادگان آگاه نیست تا آن که... در لحظه ای کوتاه، زمین تکه تکه می شود و دوباره مثلِ یک جورچینِ عظیم به هم متصل می شود. ناگهان سیاره و تمام موجوداتِ زنده ی ساکن بر آن دیگر از یک روزگارِ واحد نیستند. دنیا به چل تکه ای از دوران های مختلف تبدیل می شود: از دورانِ پیش از تاریخ تا سال 2037. از هر کدام از زمان ها هم ساکنانی حاضر هستند که حالا باید در کنار یکدیگر زندگی کنند.در سرتاسرِ آسمانِ این زمینِ نو، گوی هایی نقره رنگ در آسمان شناورند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نیست و به هیچ وجه نمی توان با آن ها ارتباط برقرار کرد. آیا این گوی ها ابزارهایی پیشرفته هستند که کارشان خلق و حفظِ گسست های زمانی بوده؟ آیا دوربین هایی هستند که بیگانگانِ تصورناپذیر با آن ها ساکنانِ زمینِ نو را زیر نظر گرفته اند؟ یا نکند چیزی هستند به مراتب عجیب تر و هراس انگیزتر؟حالا انسان هایی از اعصارِ مختلف قرار است با هم زندگی کنند و در این دنیای شگفت انگیزِ نو راهی برای بقا بیابند. سه فضانوردِ روس و امریکایی، چند سربازِ صلح بانِ سازمان ملل، یک لشکر از سربازان بریتانیاییِ قرن نوزدهمی به همراه سربازانِ هندیِ همکارشان، و در کنارِ همه ی این ها، دو سردارِ خونریز و بزرگِ تاریخ که لشکریان شان جهان را فتح کردند و حالا ممکن است رودرروی هم قرار بگیرند... یکی مغول و دیگری مقدونی.
      

یادداشت‌ها

          بین سه غول دنیای علمی‌تخیلی-آسیموف، هاین‌لاین و کلارک- این جناب کلارک برای من رنگ و بوی دیگری دارد. درست که همیشه کار، کار انگلیسی‌هاست ولی در این فقره، عشقم به نویسنده محبوبم ، وادارم می‌کند ازش دفاع کنم!
این کتاب چشم زمان هم از کتاب‌های نسبتا خوب جناب آرتورک سی‌کلارک است که با همکاری استیون بکستر نوشته است.
داستان چشم زمان، داستان یک زمان‌لرزه است. یک زمان‌لرزه مهیب، آدم‌های مختلف را با هم جمع کرده است. غیر از آن قهرمان ساکن سال دوهزار و سی و چند، اسکندر مقدونی و چنگیزخان مغول را به علاوه چندین نفر دیگر هم داریم! چه شود واقعا! این وسط آن گوی‌های نقره‌ای هم که در طرح جلد می‌بینیدشان برای خودشان یک داستان مجزا دارند.
آرتور سی‌کلارک، متخصص درگیر کردن مسائل فنی با مسائل اعتقادی و فلسفی است. اینجا هم آزادی و اختیار انسان را با این زمان لرزه مخلوط کرده است و سؤالات زیادی را پیش پای مخاطبش می‌گذارد. امکان ندارد کتاب را تمام کنید و با خودتان فکر نکنید اگر من جای آنها بودم چه تصمیمی می‌گرفتم.
چشم زمان کتاب کم‌حاشیه‌ای است و حتی می‌توان آن را دست نوجوان داد و خواند. اگر علمی‌تخیلی بزرگسال می‌خواهید بخوانید این اثر را از دست ندهید.
راستی! جلد دومی هم دارد که باید سر فرصت درباره‌ش حرف بزنم.
        

14