قصه های شیرین دلستان و گلستان؛ چوپان و پلیس

قصه های شیرین دلستان و گلستان؛ چوپان و پلیس

قصه های شیرین دلستان و گلستان؛ چوپان و پلیس

محمد حمزه زاده و 1 نفر دیگر
4.6
14 نفر |
5 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

33

خواهم خواند

4

دلستان روستایی است در پای "بلند کوه". خاک خوبی دارد. بیشتر مردم دلستان یا کوزه گرند یا کوزه فروش. بعضی از کوزه های ساخت دلستان، سال هاست که در دورترین جاهای دنیا، دست به دست می شود و هنوز مشتری دارد. پشت کوه روستایی است به نام گلستان. مردم گلستان با آب چشمه های جوشان بلند کوه که به سمت روستایشان جاری است، گل پرورش میدهند و از این راه روزگار می گذرانند. دلستان و گلستان مردمانی باصفا و کوشا دارند با آرزوها و رسم ها و خوبی ها و بدی هایی شبیه همه مردم دنیا. قصه ها و غصه های این مردم، خواندنی و ماندنی ست.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به قصه های شیرین دلستان و گلستان؛ چوپان و پلیس

لیست‌های مرتبط به قصه های شیرین دلستان و گلستان؛ چوپان و پلیس

یادداشت‌های مرتبط به قصه های شیرین دلستان و گلستان؛ چوپان و پلیس

          این جلد ۵ تا داستان داره و هر داستان حاوی حداقل یک نکته تربیتی یا معرفتی یا هر دو
تصویرگری زیبایی داره متناسب با فضای روستایی که داستانها در اون اتفاق میفته
نوع کاغذ جلدش هم خیلی لطیفه و حس خوبی رو به خواننده منتقل میکنه، حس خوبی از جنس همون حس های خوبی که تو حال و هوای روستا به آدم دست میده
در کل متن روانی داره ولی بعضی جاها این ویژگی کم رنگ میشه مثل قسمتی از داستان "مشکل ناصر عطار"، تشابه اسمی و عدم  توضیح شفاف در مورد دو عطار روستاهای دلستان و گلستان خواننده رو سردرگم میکنه
چون داستان حاوی نکته های لطیف و اثرگذاریه به نظرم حیف میشه مخاطبش سنین ۷ تا ۱۰ سال باشه، شاید برای سنین ۱۱، ۱۲ سال مناسب تر باشه چون احتمال اینکه تلنگر اصلی داستان رو دریافت کنن بیشتره
مثلا داستان گرگ گلستان به نظرم یه داستان مهدوی خیلی جذابیه که خیلی زیبا و تاثیرگذار به مخاطب تلنگر میزنه و شیرینی این تلنگر وقتی بیشتر احساس میشه که مخاطب خودش اون رو درک کنه نه اینکه پدر یا مادر برای کودک توضیح بدن
بریده ای که از این کتاب به اشتراک گذاشتم مربوط به همین داستان گرگ گلستان هست
        

1