بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

رستم نامه نقالان

رستم نامه نقالان

رستم نامه نقالان

4.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

رستم بیش از آن که برای خواص نامی مهم و شایسته ذکر باشد،برای عامه مردم اهمیت و اعتبار داشته است.پس شگرف نیست اگر داستان های مربوط به رستم به ویژه با آن همه اهمیت و جانانگی پهلوانی و حماسی در فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی ایران در سده های گذشته بالاخص بعد از دوره صفویه،که دوران رواج افسانه های عامیانه است،در میان مردم گسترش پیدا کند و بعدها که این داستان ها به کتابت درمی آید،هسته اولیه نوعی از حماسه های عامیانه یعنی رستم نامه ها را تشکیل دهد.ارتباط و پیوند خاص رستم نامه ها با سنن و مواریث ملی و آشنایی بیش و کم مخاطبان فارسی زبان با نشانه ها و اشاره های مرتبط با حوادث،بر تاثیر این نوع ادبی و در نتیجه شهرت و محبوبیت آن می افزاید تا آن جا که تا همین اواخر رستم نامه را در کنار دو داستان معروف حسین کرد و امیرارسلان نامدار به عنوان سه اثر عامیانه محبوب طبع ایرانیان قرار می داد.از این سه اثر بی تردید رستم نامه به دلیل تکیه مواریث کهن و فرهنگ ملی و تهییج روح پهلوانی و جوانمردی مطلوب،با طبع و ذوق و نظر فارسی زبانان ارتباط بیشتری داشت و به اصطلاح خواننده یا شنونده با آن راحت تر و خودمانی تر برخورد می کرد.

لیست‌های مرتبط به رستم نامه نقالان

حسین کرد شبستری داستان های خاطره انگیز حسین کرد شبستریامیر ارسلان نامدارملک بهمن

داستان های عامیانه فارسی

30 کتاب

در فرهنگ ایرانی ، یک سری داستان داریم که نسل به نسل و سینه به سینه نقل شدن که حاوی فرهنگ ایرانی و اجدادی ما هستند. خیلی از این داستان ها اینقد شیرین و جذابند که کمتر کسی پیدا میشه که اگر پای این قصه ها بشینه ، بتونه راحت از خیرشون بگذره و نیمه کاره رها کنه. خیلی از این قصه ها که اکثرا هم طولانی هستند ، توی ضرب المثل های عامیانه ما هم وارد شدند. مثلا قصه حسین کرد شبستری که از شدت طولانی بودن تبدیل به یه ضرب المثل شده و به کسی که یک مبحثی رو با طول و تفصیل مطرح میکنه میگن " در حال گفتن قصه حسین کرد شبستری یه ". یا مثلا داستان امیر ارسلان نامدار که اینقد شیرین بوده که میگفتن نباید تا ته خوند چون سردرگمی میاره. و وقتی ریشه یابی کنی متوجه میشی که چون در قدیم زیر کرسی در شبهای طولانی زمستان دور هم جمع میشدن و قصه امیر ارسلان رو میخوندن ، موقع پایانش سردرگم میشدن و از شب‌های بعدی نمیدونستن که چیکار کنن. این قصه ها پر از هیجان و جوانمردی و پهلوانی و توکل به خدا و ائمه و جنگ با دیوها و عفریت ها و جادوگرانه. قصه هایی که شاید اگر صنعت فیلم و سریال درستی داشتیم شاید پا به پای آثار فیکشن خارجی مثل بازی تاج و تخت و ارباب حلقه ها میومد. این لیست حاوی چند تا از این داستان های زیبای ایرانی یه که پیشنهاد میکنم حتما به سراغشون برید تا متوجه بشید که چه گنجینه عظیمی داریم که کمتر بهشون توجه شده.