بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

اداره‌ی جبران عمر

اداره‌ی جبران عمر

اداره‌ی جبران عمر

آریل دورفمن و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

کتاب اداره‌ی جبران عمر ، نویسنده آریل دورفمن.

یادداشت‌های مرتبط به اداره‌ی جبران عمر

            اداره جبران عمر فضای تخیلی و نمادین داره. گروهی موجودات معنوی هستن که کارشون رسیدگی به امور همه کهکشان هاست. یکی شون متوجه می شه که در کره زمین داره اتفاقات عجیبی می افته؛خشونت! انسان ها علیه هم خشونت می کنن و آدمایی هستن که قربانی این خشونت ها می شن و عمرشون کوتاه تر از اونی می شه که باید. اولش فکر می کنن این یک مورد استثناییه و زیاد نیست اما بعد می بینن نه، خشونت چیز رایجیه. پس تصمیم می گیرن به قربانیان خشونت یک زندگی جدید بدن که توش به اون شکل دردناک نمیرن. اداره ای که مسئول رسیدگی به قربانیانه اداره جبران عمره. کارمندای این اداره اسمشون مرگر هست و طرز کارشون اینجوریه که باید آخرین لحظه و آخرین افکار اون افراد رو حس کنن تا بتونن براش سرنوشت جدید رقم بزنن. کم کم رئیس اداره کارش رو گسترش می ده؛ آدمای ظالم و قاتل ها و مزدورهاشون باید درد و رنج تک تک قربانی هاشون رو تحمل کنن. کم کم کارای بیشتر و پرسش های بیشتری سراغ رئیس میاد؛آدمایی که اونقدر شکنجه و زجر کشیدن که قاتل های خطرناکی شدن چی؟ آدمایی که فقر و سختی و  استثمار باعث شده شورش و انقلاب کنن و کسی رو بکشن چی؟ آدمایی که کسی رو کشتن و کلی آدم رو از شرش خلاص کردن چی؟اونایی که حرفای جنگ افروزانه شون باعث جنگ و جنایت شده چی؟ 
آریل دورفمن توی این کتاب درباره ریشه خشونت و خشم صحبت می کنه و نیاز انسان به محبت. در نهایت دورفمن نتیجه می گیره که بشریت قراره نابود بشه اما خوبه که در کنار انسان های خوب بمیریم. 
از دورفمن کتاب بیوه ها رو هم خونده بودم. فضای دو تا کتاب خیلی متفاوت بود اما نثر هردو کتاب خیلی آدم رو نمی گیره. نمی دونم شاید ربط به ترجمه داشته باشه. اما از اون کتابا نیست که توش اتفاق خاصی بیفته یا اونقدر گیرا باشه که نتونی زمین بذاریش. دورفمن بیشتر از اینکه نویسنده باشه  نماد پردازه و دنبال گفتن حرفشه. 
ایده دورفمن درباره جبران عمر یه چیزیه توی مایه های قیامت و رسیدگی به اعمال انسان. اینکه عده ای هستن که مشغول رسیدگی به اعمال همه ان هم شبیه وجود فرشته هاست.(هرچند تصور فرشته هایی که توی اداره کار می کنن و سیستم بروکراتیک دارن خیلی سمه!) تا اونجا که یادمه دورفمن سوسیالیست و طرفدار آلنده بوده. اینکه همچین ایده پردازی ای کرده برام خیلی جالب بود.
خشونت از خشم میاد و هرگز سازنده نیست، برای ساختن محبت و شفقت لازمه. این چیزیه که دورفمن می خواد بگه و معتقده شفقت و محبت کمه و خشم زیاد و در نهایت این خشم بشر رو نابود می کنه.
کتاب خیلی پرکششی نبود و خیلی هم به ایده ها و سوال های خودش نپرداخته بود اما خوشم اومد.
پ. ن:گردونه طاقچه کاری کرده که کتابایی رو بخونم که اسمشون رو نشنیده بودم و اصلا توی لیست می خواهم بخوانم هام نبودن. راستش راضی ام از این شرایط!