اتللوی تابستانیاتللوی تابستانینسیبه فضل اللهی و 1 نفر دیگر3.02 نفر |2 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام3خواهم خواند0خرید این کتاب از کتابفروشیهاتوضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب اتللوی تابستانی، نویسنده نسیبه فضل اللهی.رمان ادبیات ایران ادبیات داستانیلیستهای مرتبط به اتللوی تابستانیمهتاب تیموریخوانده شده های 140165 کتابدر این لیست کتابهایی که در سال 1401 خوانده ام را قرار می دهم. یکی از بزرگترین چالشهای همیشگی من این است که هرسال، سرعت و دقتم را در مطالعه بالا ببرم. نوشتن لیست کتاب کمک میکند تا شما برای سال آینده، چشم انداز روشنتری را داشته باشید و چه بسا چالش های متفاوتتری را برای خود برنامهریزی کنید. یکی از الزامات جامعه مدرن، انعطافپذیری در همهی امور است. تفاوتی نمیکند که شما در مسیر خوانش خود منعطف باشید یا در سبک زندگی و افکار خود. انعطافپذیری و پذیرش افکار گوناگون، باعث میشود تا به جامعه و افراد، احساس همدلی بیشتری داشته باشید. از گذشته، تعصب از ویژگیهای اخلاقی مورد نکوهش بزرگان و عالمان بوده. چه بسا این سرسختی باعث آسیبهای فراوان نیز شود چون راههای مختلف را برای خود تبدیل به بنبست میکنیم. این جمله را از من به یاد داشته باشید که "هیچگاه از تغییر نترسید. نظم موجود در جهان بزرگتر از تصور ما است."233یادداشتهای مرتبط به اتللوی تابستانیمریم محسنیزاده1403/02/13 به طور کلی به لحاظ زبان، دایرهی واژگان و لحنِ شخصیتها، کتاب از سطح خوبی برخوردار بود اما از منظر داستانی، به نظرم همهی کتاب یک طرف و داستان آخر یک طرف. در ادامه بخشهایی از مصاحبهی نسیبه فضلاللهی را آوردهام که شیوهی ایدهپردازی و رسیدن به داستان را توضیح داده و اهمیت تحقیق و مطالعه را نشان میدهد. ایدهی رسیدن به داستان دوستداشتنیِ «یونس جنگل حرا» جالب است 👇🏻 نویسنده در اینترنت به عکسی دستهجمعی از غواصان ایرانی برمیخورد که در توضیح آن نوشته شده بود کمی پیش از عملیات کربلای چهار این عکس گرفته شده. اغلب غواصها، جوانسال یا نوجوان بودند، چند نفری که در مرکز عکس بودند دست دور شانههای هم انداخته بودند و به کسی که بیرون عکس بود میخندیدند. همین باعث میشود تا نویسنده با خودش فکر کند قصه این نوجوانها چیست، به چه چیز میخندند، با اجازه پدر و مادرشان آمدهاند یا بهقول معروف جیم شدهاند و اینطوری داستان «یونس جنگل حرا» نوشته میشود. نسیبه فضلاللهی در مصاحبهای راجع به کتاب میگوید: "در «اتللوی تابستانی»، آدمهای داستان، تنها هستند، البته آنها از این تنهایی ناراضی نیستند، انگار تنهایی، تقدیر آنهاست، پس هر تلاشی برای شکستن تنهایی محتوم به شکست است، انگار این آدمها گرفتار یک نفرین ابدی شدند: «شما همیشه تنها خواهید بود!» او میگوید برای داستان «سیبل چرخان» از تصویر به قصه نرسیدم، بلکه از فیلم به قصه رسیدم. برای نوشتن نقد باید فیلم «جاده» فلینی را میدیدم، وقتی زامپانو و جلسومینا را دیدم با خودم فکر کردم دوست دارم داستانی بنویسم درباره مردی که توی سیرک کار میکند. برای داستان «اتللوی تابستانی»، اول شروع کردم به خواندن نامههای صادق هدایت. یکی از شخصیتهای فرعی داستانم، هادی صداقت است، یعنی اسم مستعار نویسنده «توپ مرواری». چون در طول داستان به او اشاره میکردم یا حتی ازش نقلقول میکردم پس باید به ویژگیهای زبان و کلامش آشنا میشدم؛ بنابراین اول نامههای هدایت را خواندم، بعد شروع کردم به خواندن متنهای گزارشی دهه بیست، تا بتوانم لحن راوی داستان را که یکجور منشی در اداره نظمیه است و گزارش و خفیه مینویسد دربیاورم. آرشیو روزنامه اطلاعات دهه بیست هم به کمکم آمد تا با لحن گزارشهای آن موقع آشناتر شوم. خلاصه به پشتوانه آنها سعی کردم تا لحن داستان «اتللوی تابستانی» در بیاید. برای «عروسی شاهانه»، با خواندن خاطرات تاجالملک یعنی همسر رضاشاه سعی کردم با زاویه دید زنی آشنا بشوم که در دوره پهلوی اول و دوم از زنان دربار و مهم بهشمار میرفت و از مشخصات و ویژگیهای نثرش برای زبان هَووهای منوچ در داستان عروسی شاهانه استفاده کردم." 02مهتاب تیموری1401/04/22 مجموعه داستانی که برای یک آخر هفته آروم مناسبه. کتاب متوسطیه. بعضی داستان ها خوبن و بعضی نه چندان خوب. از اون کتابهایی نیست که شما بعد از دو سه ماه هنوز تو خاطرتون مونده باشه. 00