معرفی کتاب ماجراهای تلماک اثر فنلون مترجم محمد قاضی

ماجراهای تلماک

ماجراهای تلماک

فنلون و 1 نفر دیگر
4.5
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

8

شابک
9786008209683
تعداد صفحات
618
تاریخ انتشار
1403/8/13

توضیحات

        برشی از کتاب ماجراهای تِلِماک: «من از آن می‌ترسم که زیاده از حد ستایش شوم چون ستایشِ بیش‌از‌حد، آدمیان را فاسد و پُرمدعا می‌کند. آدم باید هم درخور ستایش باشد و هم از آن بگریزد. بهترین ستایش‌ها شباهت به نادرست‌ترینِ آنها دارند. شریرترینِ آدمیان که خودکامگانند، همان‎‌هایی هستند که چاپلوسان را وامی‌دارند بیش از همه از ایشان ستایش کنند. آدم وقتی تنها به‌خاطر خودش بخواهد ارباب مردم باشد و نظرش در این کار تنها به قدرت‌نمایی خود و لذت‌های خود و افتخارات خود باشد، آدمی است بی‌ایمان و خودکامه و آفت بشریت.»
      

یادداشت‌ها

          
🌺 کتاب «تلماک»، نوشته فنلون، کشیش  فرانسوی(۱۶۵۱_۱۷۱۵م) است که در سال ۱۶۹۹ میلادی(۱۱۱۰ق؛ ۱۰۷۷شمسی) و در۳۲۴ سال پیش نوشته شده است؛ یعنی همزمان با پادشاهی صفویه. سرگذشت تلماک بر زمینه حماسه اودیسه هومر نوشته شده است.

🌸 نخستین بار میرزاعلی خان ناظم العلوم آن را در سال ۱۳۰۴ از زبان فرانسه به زبان فارسی ترجمه کرده است. همچنین ترجمه ای از این کتاب از میرزا آقاخان کرمانی بر جای مانده است. میرجلال الدین کزازی نیز در سال ۱۳۶۲ آن را به فارسی ترجمه کرده است. 

🌴 در کتاب «ایلیاد»، از جنگ تروا، و در کتاب «اودیسه»، از بازگشت اودیسه، پادشاه ایتاک، به میهن خود و ده سال سرگردانی وی  سخن گفته می شود. در کتاب «تلماک»، که فرزند اودیسه است، سخن از جستجوی تلماک در پی پدر خویش  است. در طی این مسیر، مینرو که پروردگار خرد است، در چهره پیری فرزانه به نام مانتور او را راه می نماید و همراهی می کند.

🌷 تلماک در اصل، کتابی است در اخلاق و سیاست. فنلون در ضمن کتاب، نوه لویی چهاردهم را آموزش می دهد تا چگونه در شیب و فراز زندگی بر شوریدگی ها و آتش جوانی خویش، خنکای خرد و آهستگی را بچشاند. وی همچنین آیین کشورداری را به او یاد می دهد. دکتر کزازی در مقدمه ترجمه خود، آن را با کتاب قابوس نامه سنجیدنی می یابد. 

🌼 اینک بخشی برگزیده  از کتاب تلماک ترجمه دکتر کزازی در توصیف پیگمالیون، فرمانروای آزمند و بی تدبیر و بیدادگر و تباهکار فینیقیان:

☘ «خطای پادشاهان سست نهاد و ناورزیده آن است که با اعتمادی کورانه، خویشتن را بازیچه دست یاران چاپلوس و ظاهر ساز و تباه خوی خویش می کنند... ؛ او(پیگمالیون) هرگز به مردمان نیک و پاک برنخورده بود؛ چه آنکه، پاکان و نیکان هرگز به دیدار و همنشینی با پادشاهی چنان تباه کیش و زشت کردار نمی آمدند... ؛ آزمندی و افزون جویی، او را به همگان بی اعتماد، بدگمان و سنگین دل کرده است. به توانگران یورش می آورد و می آزاردشان؛ در برابر، از بینوایان می هراسد... ؛

🥀 هر چیز و هر کس او را بر می افروزد؛ آسیمه و نگران می سازد؛ او را از درون می فرساید؛ او از سایه خویش نیز می هراسد و می پرهیزد؛ چنان می نماید که او سرور و خداوندگار دیگر مردمان است، اما سرور و خداوندگار خویش نیست، زیرا او به شمار خواهش‌های آتشین و تاب ربای خویش سرور و دژخیم دارد»(ص ۸۶_۸۷).

آدرس کانال من در ایتا:
@joreeha1
        

0