بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

زمانی که هم سنگر پیکاسو بودم

زمانی که هم سنگر پیکاسو بودم

زمانی که هم سنگر پیکاسو بودم

محمدرضا مرزوقی و 3 نفر دیگر
5.0
2 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

1

چه حالی پیدا می­کنی اگر توی یکی از نامه­های مرموز دایی­ات این نوشته را پیدا کنی؟ نمی­دانم امروز به تاریخ خودمان چندم است، اما به تاریخ پیکاسو می­شود سیصد و بیست و پنج روز بعد از شروع جنگ­های داخلی اسپانیا، روزها را با چوب خط توی دفترچه­ای یادداشت کرده است. آیا اصلا همچین چیزی امکان دارد؟ اینکه دایی آدم با نقاش معروقی مثل پیکاسو، هم­سنگر بوده باشد. اما «دایی سامان» در پی یادداشت­هایش نوشته که چطور همراه پیکاسو در جنگ شرکت کرده! «مانی» و باقی بچه­های فامیل باز هم رفته­اند سراغ روزنامه­های قدیمی و یادداشت­های روزانه دایی سامان. در ادامه­ی خاطرات دایی این­طور می­خوانند: دایی سامان همراه «پیکاسو» ، «همینگوی» و چد نفر دیگر به سفری ماجراجویانه می­روند و می­زنند به دل حادثه و جنگ. تا اینک یک اتفاق ناگوار حال همه را میگیرد. ولی پیکاسو می­تواند از دل هر ماجرایی یک شاهکار خلق کند.

لیست‌های مرتبط به زمانی که هم سنگر پیکاسو بودم