بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

زمانی که هم صحبت فریدا بودم

زمانی که هم صحبت فریدا بودم

زمانی که هم صحبت فریدا بودم

محمدرضا مرزوقی و 2 نفر دیگر
5.0
2 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

1

چه حالی پیدا می کنی اگر دایی ات یک کارتن پر از صفحه ی گرامافون قدیمی به تو بدهد و اولین جمله ای که از صفحه می شنوی این باشد؟فریدا همیشه می گوید:«من واقعیت خودم را نقاشی می کنم اما این احمق ها فکر می کنن کارهای من خیالیه.»این بار خود دایی ابتکار عمل را به دست می گیرد و صفحه هایی را که زمانی فریدا به او داده بود تا صدایش را روی آن ها ضبط کند در اختیار مانی و باقی بچه ها قرار می دهد.با شنیدن صدای نوجوانی دایی سامان روی صفحه ها،بچه ها به ماجرای سفر دایی به مکزیک و رفتنش به خانه ی فریدا پی می برند.در این سفر که لوئیس بونوئل دایی و فریدا را همراهی می کند،به اصرار بونوئل به دل جنگلی عجیب می زنند که درختانش انسان هستند .بعد هم سر از معابد آزتک ها در می آورند و گرفتار اشباح می شوند. اشباحی که در اعتصاب کارگری به سر می برند . برای همین دست به سیاه و سفید می زنند.

لیست‌های مرتبط به زمانی که هم صحبت فریدا بودم