گربه ها و خروس ها (یک قصه آفریقایی)

گربه ها و خروس ها (یک قصه آفریقایی)

گربه ها و خروس ها (یک قصه آفریقایی)

3.3
5 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

0

در روزگاران قدیم، در آفریقا خروس ها بر گربه ها حکومت می کردند و گربه ها هدایا و پیش کش های فراوانی برای سلطان خروس ها می بردند. یک روز سلطان خروس ها دستور داد گربه ها باید یک توبره به گردن ببندند و مورچه ها را از صبح جمع کرده و شب به خروس ها تحویل دهند، در غیر این صورت در آتشی که از تاج من تهیه می شود، سوزانده می شوند. گربه ها نیز از ترس آتش از او اطاعت می کردند. شبی آتش خانۀ یکی از گربه ها تمام شد. مادر رو به بچه گربه کرد و از او خواست پنهانی کمی علف خشک ببرد و از تاج خروس آتش بیاورد. بچه گربه با تلاش بسیار هم نتوانست این کار را انجام دهد. به ناچار با مادرش بازگشت؛ او هم نتوانست از تاج، آتشی تهیه کند. آن دو دریافتند که تاج فقط قرمزرنگ است و آتشی ندارد. پس از این ماجرا تمامی گربه ها علیه خروس ها طغیان کردند. از آن پس خروس ها از گربه ها ترسیده و فرار می کنند. داستان مذکور در کتاب حاضر به زبان ترکی بازگو شده است.

لیست‌های مرتبط به گربه ها و خروس ها (یک قصه آفریقایی)

یادداشت‌های مرتبط به گربه ها و خروس ها (یک قصه آفریقایی)