بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

دن آرام (جلدهای سوم و چهارم)

دن آرام (جلدهای سوم و چهارم)

دن آرام (جلدهای سوم و چهارم)

5.0
4 نفر |
3 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

3

کتاب دن آرام (جلدهای سوم و چهارم)، نویسنده میخائیل الکساندروویچ شولوخوف.

لیست‌های مرتبط به دن آرام (جلدهای سوم و چهارم)

یادداشت‌های مرتبط به دن آرام (جلدهای سوم و چهارم)

سین صاد

1402/08/21

             میخواستم بگم متن روونی داره دیدم نه! شاید خوندن آثار روسی قلق داره... اسامی اشخاص و مکان ها تو این کتاب خیلی زیاد و سخته... طوری که تا بخوای بیای بعضی هاش درست تلفظ کنی شاید چند دقیقه طول بکشه!:))... من که با چشم میخوندم هم اسامی اشخاص و هم مکان ها رو... قسمت هایی از کتاب که به توصیف های طبیعت می‌پرداخت و خیلی ادبیاتی میشد هم با چشم میخوندم و رد میشدم!...  وگرنه حالا حالا ها تموم نمیشد. 
موقع خوندن دفتر دوم حسی داشتم شبیه خوندن کتاب دا!... ده سالی فاصله است بین مطالعه این دو کتاب!... وجه مشترک هردو: جنگ بود... و آنچه که اشخاص درگیر جنگ از سر میگذرونن... با خوندن صفحاتی از کتاب به وحشت میفتی از روایت های بی پرده از کشت و کشتار و... به گریه میفتی از فقدان انسانیت!... از ظلم... از بی پناهی انسان ها ... ممکنه چند ساعتی یا چند روزی زندگی به کندی و سختی بگذره... 
این کتاب رو یه کتاب مردونه! میدونم... بیشتر از این که لطافت داشته باشه و روایت کننده عشق باشه... سخت و خشن و روایت کننده جنگه...
فک میکنم شخصیت اصلی این کتاب هیچ وقت فراموش نمیکنم!... به نظرم نویسنده با عمری که گذاشته برای خلق این شخصیت خوب تونسته از پس این کار بر بیاد... از عشق گفته از دوستی ها... خانواده... خیانت ها... جنگ... اولین کشتن!... ازدواج... فرزند..‌. انسانیت... از دست دادن ها... ناامیدی... شجاعت... میل به زندگی...
یه جایی از کتاب شخصیت اصلی بعد از گذروندن چند سال جنگ و کشتن آدمای زیاد وقتی میبینه اسبش به خاطر زخمی که برداشته داره جون میده... اشک از چشمش سرازیر میشه!!...کشته شدن بی پناه، بی دفاع... سخت و تحمل ناپذیره برای کسی که هنوز وجدانی داره و انسانیتش نمرده!
فکر میکنم خوندن این کتاب مثل تجربه خیلی کوچیکی از جنگه! بعد خوندنش همون آدم قبل نیستی دیگه... اینم یه وجه مشترک دیگه با کتاب دا!:)... به این دلیل از خوندنش راضی ام... 

          
            کتاب دن آرام ترجمه احمد شاملو (به انگلیسی : And Quiet Flows the Don)‏ اثر میخائیل شولوخوف روسی است که در ۲ جلد ارایه شده است. نوشتن این کتاب از سال ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۰ (حدود ۱۲ سال) طول کشید اما جایزه نوبل ادبیات را برای شولوخوف به ارمغان آورد. این رمان را اغلب با کتاب جنگ و صلح تولستوی مقایسه می کنند. زیرا حماسه شولوخوف همچون «جنگ و صلح» تولستوی تلفیقی از خصوصیات رمان‌های خانوادگی-اجتماعی و تاریخی است. 
کتاب دن آرام اثر شولوخوف، رمان عمیقی است که از نظر حقیقت عینی انسان را دچار حیرت می‌سازد. ماکسیم گورکی بنیان گذار ادبیات شوروی برای این اثر شولوخف ارزش بسیار قائل شد. گورکی چنین گفته بود : «این رمان را فقط با جنگ و صلح اثر تولستوی می‌توان سنجید.» لوناچارسکی نیز درباره رمان دن آرام چنین نوشته بود : «رمان دن آرام شولوخف که هنوز به پایان نرسیده، اثری است موثر و تصویری است از زندگانی مردم و از نظر هنری بهترین پدیده در تاریخ ادبیات روس می‌باشد. 
 ترجمه توسط احمد شاملو:
احمد شاملو هفت سال آخر عمر خود را صرف ترجمه کتاب دن آرام کرد و برخی از منتقدان و کارشناسان ادبیات معتقدند که این اثر به نوعی پروژه عملیاتی شاملو برای تزریق فرهنگ کتاب کوچه به یک کتاب بوده است و زبان ترجمه آن به گونه‌ای است که هزاران امثله و مثال ایرانی در تار و پود کتاب دن آرام ترجمه احمد شاملو تنیده شده است و خواننده گویی اثری را با روح و ساختاری ایرانی می‌خواند و قهرمانان آن اگرچه نام‌هایی روسی دارند ،اما در همین گوشه و کنار ایران زندگی و زیست می‌کنند.