یک داستان عالی، دو داستان خوب، یکی مزخرف و چهارتا معمولی. کاملا معمولی!

غیر از داستان اول که عالی بود(معمار نوروود)، می‌شه گفت که باقی‌ش اصلا در ژانر معمایی-جنایی نبود. 
کتاب رو احسان رضایی پیشنهاد کرده بود و با کلی امیدواری خوندمش. ولی واقعا ارزش اون همه تعریف رو نداشت.
و البته که هرکول پوآروی عزیزم، از شرلوک هولمز دو هیچ جلوتره.

همین!
          

            مجموعه ای از متفاوت ترین داستان های شرلوک هولمز.
در این مجموعه داستان کوتاه ما باز با شرلوک همراه می شویم برای حل کردن معما هایی همچون تقلب در امتحان ، گرگینه و خون آشام ها تا دوران پس از بازنشستگی شرلوک.
این سری داستان های کوتاه که حتی می شود به صورت مستقل از دیگر جلد های این کتاب خواند از نظر داستانی و شخصیت سازی مثل اکثر آثار این نویسنده خوب عمل کرده و تقریبا با شش داستان متوسط رو به خوب مواجه هستیم که روند معمایی تکراری را تا جای ممکن تغییر داده و از کلیشه ها فاصله گرفته با اینکه هر چند برای من حدس جواب های معما تقریبا آسان بود که ساید بخاطر زیاد خواندن کتاب های جنایی و آشنایی با نوع روایت این نویسنده باشد.
گل سر سبد این کتاب در آخرش بود جایی که بعد از یک پرش زمانی بلند ما به زمان پس از بازنشستگی شرلوک می رسیم جایی که شرلوک و واتسن باری دیگر پس از مدت ها برای حل یک معما همدیگر را ملاقات می کنند و به قولی آخرین صفحات شرلوک را می نویسند تا برای آخرین روز های عمرش میراثی باقی بگذارد و با اینکه تجدید دیدار ساده به نظر می رسد می تواند برای مخاطب احساسات برانگیز باشد.
تنها خرده ای که می توانم به این کتاب بگیرم نه برای داستان است و نه برای نویسنده اش بلکه برای چاپش است که بارها صفحات کتاب از شیرازه جدا گشت.